سیدزمان حسینی؛ پژمان خدایگان؛ روح اله صابری
چکیده
باکتریهای محرک رشد گیاهان با داشتن توان بالا در جهت افزایش زیستتوده و کنترل بیماریهای گیاهی، میتوانند جانشین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باشند. بهمنظور بررسی مهار زیستی Pseudomonas syringae pv. lachrymans عامل بیماری لکه زاویهای خیار در شرایط آزمایشگاه و گلخانه، از باکتریهای جداسازی شده از خاک ریزوسفر خیار به همراه ...
بیشتر
باکتریهای محرک رشد گیاهان با داشتن توان بالا در جهت افزایش زیستتوده و کنترل بیماریهای گیاهی، میتوانند جانشین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باشند. بهمنظور بررسی مهار زیستی Pseudomonas syringae pv. lachrymans عامل بیماری لکه زاویهای خیار در شرایط آزمایشگاه و گلخانه، از باکتریهای جداسازی شده از خاک ریزوسفر خیار به همراه تعدادی از نمونههای مجموعه باکتریهای گروه گیاهپزشکی دانشگاه ولیعصر رفسنجان استفاده شد. بعد از غربالگری آزمایشگاهی، چهار جدایه که دارای توان ایجاد هاله بازدارنده بودند برای بررسیهای بعدی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه انتخاب شدند. خصوصیات مهار زیستی جدایهها مانند تولید متابولیتهای ثانویه و بعضی از ویژگیهای تحریککنندگی رشد در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارزیابیهای گلخانهای، توان جدایههای باکتریایی در کنترل بیماری از طریق ممانعت در ایجاد علایم با تعیین سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و افزایش زیستتوده گیاه خیار با بررسی شاخصهای رشدی مطالعه شد. نتایج بررسی گلخانهای نشان داد که جدایه Pseudomonas fluorescens VRPF 54 کارآیی مناسبی در مهار زیستی بیماری داشت. در شرایط گلخانه، این جدایه به تنهایی و تواًم با بیمارگر به طور معنیداری باعث افزایش زیستتوده و کنترل بیماری لکه زاویهای خیار گردید. پس از انتخاب این جدایه، برخی از ویژگیهای آنتاگونیستی، خصوصیات بیوشیمیایی و شناسایی مولکولی آن در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از اندازهگیری آنزیمهای پراکسیداز، گایاکولپراکسیداز، فنیلآلانینآمونیالیاز، پلیفنلاکسیداز و محتوی فنل کل روند افزایشی را نشان داد.
فرزانه فروزان؛ محمدامین جلالی؛ مهدی ضیاءالدینی دشتخاکی
چکیده
ذخیرهسازی در دمای پایین برای در دسترس بودن میزبان در زمانهای مختلف، یک روش ارزشمند برای افزایش تولید انبوه دشمنان طبیعی برای برنامههای کنترل بیولوژیک میباشد. زنبورهای پارازیتویید تخم، Trissolcus agriope و Psix saccharicola از خانواده سلیونیده از جمله عوامل زیستی مؤثر علیه آفت مهم سن سبز پسته Acrosternum arabicum . میباشند. در پژوهش حاضر، تأثیر ...
بیشتر
ذخیرهسازی در دمای پایین برای در دسترس بودن میزبان در زمانهای مختلف، یک روش ارزشمند برای افزایش تولید انبوه دشمنان طبیعی برای برنامههای کنترل بیولوژیک میباشد. زنبورهای پارازیتویید تخم، Trissolcus agriope و Psix saccharicola از خانواده سلیونیده از جمله عوامل زیستی مؤثر علیه آفت مهم سن سبز پسته Acrosternum arabicum . میباشند. در پژوهش حاضر، تأثیر ذخیرهسازی تخم میزبان در دمای 1 ± 4 درجه سلسیوس بر واکنش تابعی زنبورهای پارازیتویید T. agriope و P. saccharicola و در تراکم های مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35، 50، 65، 80 و 95) و در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. تجزیه و تحلیل رگرسیون لجستیک، واکنش تابعی نوع سوم را برای زنبور T. agriope روی هر دو تیمار تخمهای تازه و سرمادیده و نوع سوم را برای زنبور P. saccharicola روی تیمار تخمهای تازه و نوع دوم واکنش تابعی را روی تیمار تخمهای سرمادیده نشان داد. تیمارهای استفاده شده تغییری در نوع واکنش تابعی در T. agriope نداشتهاند، اما در P. saccharicola باعث تغییر نوع واکنش تابعی از نوع سوم به نوع دوم پاسخ شدند، اگر چه زمان دستیابی در هر دو گونه زنبور پارازیتویئد در تیمار تخمهای سرما دیده نسبت به تیمار تخمهای تازه افزایش داشته است. با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر میرسد ذخیرهسازی تخم میزبان در سرما میتواند روش ارزشمندی برای استفاده در برنامههای پرورش انبوه T. agriope باشد. هرچند این روش ممکن است تاثیرات منفی روی عملکرد زنبورهای پارازیتویید از جمله P. saccharicola داشته باشد.
ناهید معرفزاده؛ روح اله شریفی؛ هادی خاطری؛ سعید عباسی
چکیده
زردی و پژمردگی فوزاریومی ناشی از Fusarium oxysporum f. sp. ciceris یکی از مهمترین بیماریهای نخود است. در این پژوهش اثر کاربرد جداگانه و ترکیبی قارچ Trichoderma harzianum T33، باکتری Pseudomonas putida RUP1 و میکوریز Rhizophagus intraradices بر مهار این بیمارگر و تأثیر آنها بر فاکتورهای رشدی نخود در حضور بیمارگر در گلخانه و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. بهاستثنای ...
بیشتر
زردی و پژمردگی فوزاریومی ناشی از Fusarium oxysporum f. sp. ciceris یکی از مهمترین بیماریهای نخود است. در این پژوهش اثر کاربرد جداگانه و ترکیبی قارچ Trichoderma harzianum T33، باکتری Pseudomonas putida RUP1 و میکوریز Rhizophagus intraradices بر مهار این بیمارگر و تأثیر آنها بر فاکتورهای رشدی نخود در حضور بیمارگر در گلخانه و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. بهاستثنای تیمار ترکیبی سهگانه (متشکل از سه عامل بیوکنترل)، همه تیمارها در مقایسه با شاهد بیمار سبب کاهش معنیدار علائم زردی قسمتهای هوایی و نکروز آوندی ناشی از بیمارگر و نیز افزایش حجم و وزن خشک ریشه و اندام هوایی شدند. همچنین بهجز تیمار سهگانه و تیمار ترکیبی R. intraradices و T. harzianum T33 سایرین وزن تر ریشه و اندام هوایی را نیز افزایش دادند. میکوریز R. intraradices توانست ریشههای نخود را در حضور بیمارگر به میزان ۶۰ درصد و در غیاب بیمارگر به میزان 74 درصد کلونیزه نماید. ترکیب دوگانه سویههای بیوکنترلی با وجود سازگار بودن، اثر همافزایی در بهبود کارایی بیوکنترل و تحریک رشد گیاه نداشت و ترکیب سهگانه این عوامل، فاقد قابلیت بیوکنترلی و یا افزایش فاکتورهای رشدی نخود بود. این پژوهش نشان داد ترکیب عوامل بیوکنترل همیشه همافزا یا کارآمد نیست.
علیرضا احمدی؛ هاجر صالحی کهریز سنگی؛ ذبیح الله اعظمی ساردویی؛ مهدی شتاب بوشهری؛ فرناز فکرت
چکیده
شناخت و آگاهی از دشمنان طبیعی آفات به مدیریت بهینه آنها کمک میکند. نماتودهای سیستی غلات یکی از مهمترین بیماریهای خاکزی غلات در جهان میباشند که در 38 درصد مزارع گندم و جو استان خوزستان با جمعیتهای خسارتزا ردیابی شدهاند. جهت مطالعه قارچهای همراه گونه Heterodera filipjevi جهت کنترل بیولوژیکی آنها، 39 نمونه خاک و ریشه از مزارع گندم استان ...
بیشتر
شناخت و آگاهی از دشمنان طبیعی آفات به مدیریت بهینه آنها کمک میکند. نماتودهای سیستی غلات یکی از مهمترین بیماریهای خاکزی غلات در جهان میباشند که در 38 درصد مزارع گندم و جو استان خوزستان با جمعیتهای خسارتزا ردیابی شدهاند. جهت مطالعه قارچهای همراه گونه Heterodera filipjevi جهت کنترل بیولوژیکی آنها، 39 نمونه خاک و ریشه از مزارع گندم استان خوزستان طی سال های 93-1392جمع آوری گردید. سیستهای موجود در نمونههای خاک با استفاده از قیف فنویک جداسازی و پس از ضدعفونی سطحی بر روی محیطهای PDA ,WA وCMA کشت داده شد. نتایج نشان داد در میان 64 جدایه قارچی به دست آمده از سیست و تخم نماتود، بیشترین فراوانی به جنس Fusarium با میزان 56/51 درصد و کمترین به جنسهای Spadicoides، Macrophomina و Lecanicillium با میزان 12/3 درصد تعلق داشت. فراوانی جنسهای قارچی دیگر شامل Alternaria،Paecilimyces ، Penicillium، Chaetomium و Ulocladium به ترتیب 62/15، 81/7، 25/6 و 68/4 درصد بود. گونهatra Spadicoides برای نخستین بار در جهان و گونههای قارچی دیگر نیز برای اولین بار در ایران ازگونه H. filipjevi گزارش میگردند. تاثیر 10 جدایه فوزاریوم شامل F. dimerum، F.chlamydosporum ,F.equiseti , F. nygamai ,F.solani (3 isolates) F. beomiforme , F.oxysporum (2 isolates) روی سیستهای نماتود در محیط آب آگار آنتی بیوتیکی نشان داد که هر 10 جدایه قادر به پارازیتهکردن تخم به میزان 90-12 و پورههای موجود در تخم به میزان 54-3 درصد هستند
سیدجواد صانعی؛ سیداسماعیل رضوی
چکیده
در این مطالعه تاثیر آنتاگونیستی شش جدایه از دو گونه Trichoderma شامل Trichoderma harzianum و Trichoderma viride بر رشد گیاه ریحان و پاسخهای دفاعی گیاه علیه Rhizoctonia solani بررسی شده است. بذرهای گیاه ریحان پس از تیمار با دو گونه Trichoderma، در خاک آلوده به R. solani کشت گردید و پس از 40 روز ویژگیهای رشد گیاه و شدت بیماری مرگ گیاهچه بررسی شد و میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، ...
بیشتر
در این مطالعه تاثیر آنتاگونیستی شش جدایه از دو گونه Trichoderma شامل Trichoderma harzianum و Trichoderma viride بر رشد گیاه ریحان و پاسخهای دفاعی گیاه علیه Rhizoctonia solani بررسی شده است. بذرهای گیاه ریحان پس از تیمار با دو گونه Trichoderma، در خاک آلوده به R. solani کشت گردید و پس از 40 روز ویژگیهای رشد گیاه و شدت بیماری مرگ گیاهچه بررسی شد و میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، فنل کل و مالون دیآلدئید در گیاهان تیمار شده به روش رنگسنجی صورت گرفت. نتایج نشان داد که تیمار بذرها با دو گونه Trichoderma با افزایش معنیدار ارتفاع و وزن خشک قسمتهای هوایی و وزن خشک ریشه همراه بود، اما اثر دو قارچ آنتاگونیست بر قطر ساقه اختلاف معنیداری نداشت. دو گونه Trichoderma شدت بیماری مرگ گیاهچه را کاهش میدادند، بهطوری که میزان بیماری از 25/71 درصد در گیاهان شاهد آلوده به 75/8 الی 75/15 درصد در گیاهان تیمار شده با قارچ آنتاگونیست کاهش مییافت. حفاظت گیاه علیه بیماری مرگ گیاهچه در رابطه با گونه T. harzianum مورد بررسی دارای اختلاف معنیدار بود. دو گونه Trichoderma و R. solani هر یک بهتنهایی در افزایش فعالیت پراکسیداز و فنل کل گیاه موثر بودند. بیشترین سطح آنزیم پراکسیداز و فنل کل در گیاهان تیمار شده با T. viridae مشاهده شد. تغییر در غلظت مالون دیآلدئید تنها در گیاهان آلوده بدون تیمار با عوامل آنتاگونیستی بوده است. به این ترتیب پوشش بذر توسط گونههای مختلف Trichoderma بهطور قابلتوجهی رشد و پاسخهای دفاعی ریحان را افزایش میدهد.
زهرا غلامعلی‎زاده؛ مهدی ضیاءالدینی؛ محمدامین جلالی
چکیده
زنبورهای ریزجثهی پارازیتویید تخم که جایگاه مهمی در کنترل زیستی آفات دارند، در اکوسیستمی پویا به کاوش تخمهای کوچک میزبان میپردازند. با توجه به محدودیت طول عمر، دسترسی به میزبان در زمان کوتاه یک اصل مهم در موفقیت تولیدمثلی محسوب میگردد. طول عمر و ویژگیهای تولیدمثلی زنبور پارازیتویید تخمPsix saccharicola (Mani) (Hymenoptera: Scelionidae) در گروههای ...
بیشتر
زنبورهای ریزجثهی پارازیتویید تخم که جایگاه مهمی در کنترل زیستی آفات دارند، در اکوسیستمی پویا به کاوش تخمهای کوچک میزبان میپردازند. با توجه به محدودیت طول عمر، دسترسی به میزبان در زمان کوتاه یک اصل مهم در موفقیت تولیدمثلی محسوب میگردد. طول عمر و ویژگیهای تولیدمثلی زنبور پارازیتویید تخمPsix saccharicola (Mani) (Hymenoptera: Scelionidae) در گروههای سنی 1، 9، 18، 27 و 36 روز و در دو وضعیت فیزیولوژیک جفتگیری نموده و باکره با پرورش روی تخمهای سن سبز یکدست پسته، Acrosternum arabicun (Hem.:Pentatomidae) تعیین شد. افزایش سن زنبور ماده باعث کاهش تدریجی بارآوری شد، ولی جفتگیری بر طول عمر مادهها اثر قابل توجهی نداشت. جفتگیری افراد ماده منجر به تحریک اندامهای تولیدمثلی و افزایش تولید نتاج در طولانی مدت شده است. بقای کل نتاج و نسبت جنسی نتاج همراه با افزایش سن مادران، کاهش یافت. با توجه به نتایج این پژوهش، دسترسی بهینه به میزبان برای P. saccharicola، قبل از 27 روزگی پیشنهاد میشود. بنابراین، برای افزایش کارایی عامل کنترل بیولوژیک، توجه به سن پارازیتوییدهای ماده به منظور پرورش و رهاسازی انبوه و همچنین تعیین دورههای رهاسازی تلقیحی، اهمیت زیادی دارد.
رسول اکبرپور؛ کیوان بهبودی
چکیده
پوسیدگی معمولی ریشه و طوقه گندم با عامل Bipolaris sorokiniana از مهمترین بیماریهای گندم در جهان است. در این مطالعه 60 جدایه استرپتومایسس از ریزوسفر گندم جداسازی و به روش کشت متقابل در شرایط آزمایشگاه غربال شدند. جدایههای UTS22، UTS3 و UTS4 با 6/46، 6/45 و 42 درصد بیشترین میزان ممانعت را از رشد میسلیوم بیمارگر نشان دادند. اغلب جدایههای مورد بررسی به ...
بیشتر
پوسیدگی معمولی ریشه و طوقه گندم با عامل Bipolaris sorokiniana از مهمترین بیماریهای گندم در جهان است. در این مطالعه 60 جدایه استرپتومایسس از ریزوسفر گندم جداسازی و به روش کشت متقابل در شرایط آزمایشگاه غربال شدند. جدایههای UTS22، UTS3 و UTS4 با 6/46، 6/45 و 42 درصد بیشترین میزان ممانعت را از رشد میسلیوم بیمارگر نشان دادند. اغلب جدایههای مورد بررسی به فعالیتهای فیزیولوژیکی و آنزیمی نظیر کلنیزاسیون، تثبیت نیتروژن، حلالیت فسفات، آنزیم پروتئاز و کیتیناز نتیجه مثبت نشان دادند. به ترتیب جدایههای UTS3، UTS18 و UTS4 با 96/67، 3/61 و 63/54 درصد بیشترین میزان ممانعت را با تولید متابولیتهای فرار از رشد میسلیوم بیمارگر نشان دادند. بررسیهای گلخانهای در قالب طرح کامل تصادفی با استفاده از روش پوششدار کردن بذر گندم با غلظت CFU/ml 108 سوسپانسیون جدایههای برتر انجام شد. بر اساس نتایج، جدایه UTS22 با 6/55 درصد بیشترین میزان کنترل بیماری را نشان داد و همچنین باعث افزایش معنیدار شاخصهای رشد گندم در مقایسه با تیمار شاهد سالم شد. با توجه به نتایج شناسایی مولکولی بر اساس توالی 16S rDNA، جدایه UTS22 متعلق به گونه Streptomyces fulvissimus بوده و به عنوان جدایه برتر در کنترل بیولوژیک B . sorokiniana معرفی میشود.
سارا معتضدی؛ سعید عباسی؛ روح اله شریفی
چکیده
باکتریهای افزایشدهنده رشد گیاه، نه تنها قادرند رشد و تولید محصول گیاهان را افزایش دهند، بلکه باعث افزایش مقاومت گیاه به تنشهای زنده و غیرزنده میشوند. طراحی و بهینهسازی فرایند تولید نقش مهمی در افزایش زیستتوده و کارایی این باکتریها دارد. در این مطالعه، نقش برخی منابع کربن در تولید زیستتوده و کارایی باکتری Bacillus pumilus در ...
بیشتر
باکتریهای افزایشدهنده رشد گیاه، نه تنها قادرند رشد و تولید محصول گیاهان را افزایش دهند، بلکه باعث افزایش مقاومت گیاه به تنشهای زنده و غیرزنده میشوند. طراحی و بهینهسازی فرایند تولید نقش مهمی در افزایش زیستتوده و کارایی این باکتریها دارد. در این مطالعه، نقش برخی منابع کربن در تولید زیستتوده و کارایی باکتری Bacillus pumilus در مهار بیمارگر Rhizoctonia solani عامل بیماری مرگ گیاهچه لوبیا مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر سه غلظت از منابع کربنی گلوکز، ملاس چغندرقند، شکر قهوهای، پودر ذرت و پودر برنج روی تولید زیستتوده سویه B. pumilus INR7 و کارایی آن در افزایش رشد گیاه و مهار مرگ گیاهچه لوبیا در شرایط گلخانه بررسی شد. بیشترین تولید زیستتوده به مقدار 109×90/2 و 109×34/2 واحد کلنی به ترتیب در غلظت 20 گرم در لیتر گلوکز و شکر قهوهای به دست آمد. با افزایش غلظت گلوکز تولید زیستتوده کاهش یافت ولی کارایی باکتری در افزایش صفات رشدی گیاه بهبود پیدا کرد بطوری که بیشترین طول اندام-های هوایی در غلظت 40 گرم در لیتر گلوکز حاصل شد. ملاس چغندرقند نیز در غلظت 20 میلیلیتر در لیتر به صورت معنیداری باعث افزایش کارایی باکتری در افزایش صفات رشدی گیاه شد. اثر منابع کربن در افزایش کارایی کنترل بیولوژیکی نشان داد باکتری به دست آمده از محیط حاوی گلوکز در غلظت 40 گرم در لیتر باعث کاهش 13 درصدی بیماری در مقایسه با محیط پایه شد. ملاس نیز در غلظتهای 20 و 40 میلیلیتر در لیتر اثر قابل توجهای در افزایش کارایی کنترل بیولوژیکی سویه B. pumilus INR7 ایفا کرد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
روح اله صابری؛ زینب خاتمی دوست؛ سالار جمالی؛ محمد مرادی
چکیده
باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) نقش بالقوهای در کنترل نماتد گره ریشه دارند. هدف از این تحقیق، استفاده از ریزوباکترها برای جایگزینی با مواد شیمیایی به منظور کاهش این مشکل در درختان پسته است. در پی مطالعات قبل، برخی از سویهها با توانایی بالا برای محدود کردن فعالیتهای Melodyogyne incognita انتخاب گردید. سه فرمولاسیون مختلف با استفاده از سبوس ...
بیشتر
باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) نقش بالقوهای در کنترل نماتد گره ریشه دارند. هدف از این تحقیق، استفاده از ریزوباکترها برای جایگزینی با مواد شیمیایی به منظور کاهش این مشکل در درختان پسته است. در پی مطالعات قبل، برخی از سویهها با توانایی بالا برای محدود کردن فعالیتهای Melodyogyne incognita انتخاب گردید. سه فرمولاسیون مختلف با استفاده از سبوس گندم، پودرسیب و پودر تالک به عنوان حامل و شش استرین منحصر به فرد از P. fluorescens و یک ترکیبی از دو استرین Vupf506 + Vupf52 تست شد. این فرمولاسیونها برای کنترل M. incognita در نهالهای پسته تحت شرایط گلخانهای آزمایش شده اند. تیمارهای مبتنی بر سبوس گندم در کاهش بیماری به ترتیب 32.7 تا 88.9 درصد مؤثر بودند. باکتریها در فرمولاسیونهای مبتنی بر سبوس گندم و تالک مدت زمان بیشتری قادر بودند زنده بمانند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که حامل آلی ممکن است به نحو مؤثرتری به منظور افزایش ثبات و کارآمدی میکروارگانیسمها در کنترل بیماری ریشهگرهی پسته مورد استفاده قرار گیرند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مریم خضری؛ افسانه عباس پور انبی؛ فرزانه محمدسور
چکیده
بیماری لکهبرگی باکتریایی گوجهفرنگی ناشی از باکتری Pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مشکلساز مهم برای تولید این محصول در گلخانه و مزرعه است. در این مطالعه، تاثیر سویههایی از ریزوباکتریهای پروبیوتیک بر شاخصهای بذر، فاکتورهای رشدی گیاه و کنترل بیولوژیک عامل بیماری لکه برگی سیرینگایی گوجهفرنگی در آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی ...
بیشتر
بیماری لکهبرگی باکتریایی گوجهفرنگی ناشی از باکتری Pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مشکلساز مهم برای تولید این محصول در گلخانه و مزرعه است. در این مطالعه، تاثیر سویههایی از ریزوباکتریهای پروبیوتیک بر شاخصهای بذر، فاکتورهای رشدی گیاه و کنترل بیولوژیک عامل بیماری لکه برگی سیرینگایی گوجهفرنگی در آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. باکتریهای بیماریزا و پروبیوتیک از مزارع گوجهفرنگی استان آذربایجانغربی جداسازی شدند. شناسایی ریزوباکتریهای مفید با استفاده از روشهای فنوتیپی و مولکولی انجام شد. توانایی 21 سویه ریزوباکتری منتخب از گونههای Bacillus subtilis و Pseudomonas fluorescens در تولید متابولیتهای ثانویه با استفاده از روشهای نقطهگذاری سوسپانسیون فیلتر شده و قرار دادن باکتری پروبیوتیک در چاهک ارزیابی شد. همچنین سویهها از نظر تولید آنزیمهای لیپاز، پروتئاز و پروتئاز قلیایی مورد بررسی قرار گرفتند. سویههای ریزوباکتری در هر دو روش موجب کاهش رشد باکتری بیماریزا در آزمایشگاه شدند و آنزیمهای هیدرولیتیک توسط کلیه سویهها تولید شدند. برخی از سویههای باکتری موجب افزایش درصد و سرعت جوانهزنی بذرهای گوجهفرنگی شدند. در گلخانه، سویههای منتخب باعث افزایش فاکتورهای رشدی گیاه گوجهفرنگی شدند. بیشترین تاثیر در مورد سویههای Pf23 و Bs11 دیده شد. باکتریهای پروبیوتیک موجب کاهش بیماری بین 25 و 25/81 درصد نسبت به شاهد شدند. در گلخانه سویه Bs11 با 25/81% و سویههایBs6 و Pf23 با 50/61% کاهش بیماری نسبت به شاهد، بیشترین تاثیر را در کاهش لکههای ایجاد شده روی برگ نشان دادند. سویههای Bs11 و Pf23 به عنوان سویههای برتر این مطالعه در تاثیر روی فاکتورهای رشدی گیاه و کاهش بیماری لکهبرگی سیرینگایی گوجهفرنگی انتخاب شدند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
هادی شمسی؛ روح اله صابری؛ حسین علایی؛ پژمان خدایگان؛ عبدالرضا اخگر
چکیده
در این مطالعه اثر برخی از باکتریهای پروبیوتیک گیاهی جداسازی شده از مناطق شور و خشک در کنترل قارچ عامل بیماری گموز پسته و خصوصیات محرک رشدی (PGPR) بررسی شد.200 جدایه باکتریایی از ناحیه ریزوسفر و غیرریزوسفر درختان پسته و علفهای هرز حاشیه باغات استان کرمان جداسازی شد. تعدا 30 جدایه توانستند حداکثر سطح شوری استفاده شده را تحمل کنند. جدایههای ...
بیشتر
در این مطالعه اثر برخی از باکتریهای پروبیوتیک گیاهی جداسازی شده از مناطق شور و خشک در کنترل قارچ عامل بیماری گموز پسته و خصوصیات محرک رشدی (PGPR) بررسی شد.200 جدایه باکتریایی از ناحیه ریزوسفر و غیرریزوسفر درختان پسته و علفهای هرز حاشیه باغات استان کرمان جداسازی شد. تعدا 30 جدایه توانستند حداکثر سطح شوری استفاده شده را تحمل کنند. جدایههای منتخب در آزمون القای واکنش فوق حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفتند،. سه جدایه به دلیل مثبت بودن در این آزمون کنار گذاشته شدند و بفیه جدایهها به عنوان عوامل آنتاگونیست بالقوه مورد مطالعه بیشتر قرار گرفتند. در مرحله اول قابلیت بیوکنترلی این جدایهها در مقابل قارچ عامل بیماری گموز پسته Phytophthora drechsleri مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمون ایجاد هاله بازدارنده (آنتی بیوز) به کار گرفته شد. در این آزمون جدایههای آنتاگونیست اثر معنیداری در مهار رشد قارچ، P. drechsleri از خود نشان دادند. توانایی جدایهها در تولید برخی متابولیتهای بیوکنترلی از جمله تولید پروتئاز، ترکیبات فرار ضد قارچی و تولید سیانید هیدروژن ارزیابی شد. همچنین خصوصیات محرک رشدی این جدایهها از جمله میزان تولید سیدروفور، تولید اندول و توان حل کنندگی فسفاتهای معدنی نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد از 27 جدایه انتخاب شده برای تعیین صفات محرک رشدی، 80 درصد حداقل دارای یکی از صفات PGPR بودند. 64 درصد از جدایهها مولد سیدروفور، 80 درصد مولد IAA، 45 درصد دارای توانایی حل فسفاتهای نامحلول بودند. جدایههای (C16, F47, G11) به عنوان جدایههای برتر این مطالعه در شرایط آزمایشگاهی در کنترل بیماری موفق بودند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
جواد آبخو؛ احمد مهربان
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثر Bacillus methylotrophicus در کنترل قارچ Fusarium oxysporum f.sp. melonis و بیان برخی ژنهای دفاعی خربزه انجام شد. این آزمایش به دو روش آغشتهسازی خاک باB. methylotrophicus و آغشتهسازی بذر با آن در شرایط گلخانه انجام شد. همچنین بیان ژنهای (GAL2) galactinol synthase 2،β-1,3- glucanas 2 (βGlu2) ، (CAT) catalase و (Chi) chitinase با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. گیاهان تیمار شده ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثر Bacillus methylotrophicus در کنترل قارچ Fusarium oxysporum f.sp. melonis و بیان برخی ژنهای دفاعی خربزه انجام شد. این آزمایش به دو روش آغشتهسازی خاک باB. methylotrophicus و آغشتهسازی بذر با آن در شرایط گلخانه انجام شد. همچنین بیان ژنهای (GAL2) galactinol synthase 2،β-1,3- glucanas 2 (βGlu2) ، (CAT) catalase و (Chi) chitinase با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. گیاهان تیمار شده با B. methylotrophicus از نظر شدت بیماری اختلاف معنیداری با شاهد داشتند. شدت بیماری در روش آغشتهسازی خاک با B. methylotrophicus نسبت به روش آغشتهسازی بذر به-طور معنیداری کمتر بود. میزان بیان ژنهایGAL2 ، βGlu2، CAT و Chi بهطور معنیداری توسطB. methylotrophicus افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که B. methylotrophicus در کنترل بیماری پژمردگی ناشی از قارچF. o. f.sp. melonis و افزایش بیان ژنهای دفاعی در گیاه خربزه موثر است. همچنین نتایج ما پیشنهاد میکند که B. methylotrophicus احتمالاً از طریق القا ژنهای دفاعی باعث افزایش مقاومت خربزه در مقابلF. o. f.sp. melonis میشود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
اقدس خطیب؛ مجتبی مرادزاده اسکندری؛ احمد درخشان؛ هادی محمودی
چکیده
در این پژوهش کارآیی سه جدایه قارچ harzianumTrichoderma بهدست آمده از ترکیبات تجاری تریانومپی، تریکومیکساچ-وی، تریکوفانگاس و دو جدایه بومی Th1 و Th2 این قارچ از نظر کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی خربزه به روش تیمار بذر در آزمایشگاه و گلخانه ارزیابی شد. در آزمایشگاه بذور مایهزنی شده با بیمارگر و ترکیبات تجاری و دو جدایه بومی، از نظر میزان ...
بیشتر
در این پژوهش کارآیی سه جدایه قارچ harzianumTrichoderma بهدست آمده از ترکیبات تجاری تریانومپی، تریکومیکساچ-وی، تریکوفانگاس و دو جدایه بومی Th1 و Th2 این قارچ از نظر کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی خربزه به روش تیمار بذر در آزمایشگاه و گلخانه ارزیابی شد. در آزمایشگاه بذور مایهزنی شده با بیمارگر و ترکیبات تجاری و دو جدایه بومی، از نظر میزان جوانهزنی بررسی شدند. نتایج نشان داد جدایههای تریانوم پی و Th1 با ایجاد بهترتیب 95 و 5/92% جوانهزنی، مؤثرترین تیمارها بوده و نسبت به شاهد که 25% جوانهزنی داشت، اختلاف معنیدار نشان داد. در گلخانه، بذور با تیمارهایی شامل سه ترکیب تجاری بیولوژیک، دوجدایه تکثیرشده در سبوس با سه غلظت 5/0، 5/1 و 5/2 در هزار، دو قارچکش رورال تیاس و تیابندازول با غلظتهای 5/1، 2 و 5/2 در هزار ضدعفونی و در گلدانهایی با خاک مایهزنی شده به قارچ کشت شدند. شاخصهای رشدی و شدت بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج شدت بیماری نشان داد تریانوم و تریکومیکس 5/2%، تریکوفانگ 5/1 و رورال 2% بهترتیب با 80، 5/67، 5/67 و 5/67% بوتههای سالم، در مقایسه با شاهد با 5/7 درصد، مؤثرترین تیمارها بود. شاخصهای رشدی، رورال2%، تریانوم5/2 در هزار و سوسپانسیونی از جدایهها با غلظت 106 اسپور در میلیلیتر، مایهزنی شد، بهترین تیمارها بودند. نتایج نشان داد جدایههای بومی و تجاری harzianumT.پتانسیل کنترل این بیماری را از طریق تیمار بذر داشته، این توانایی قابل مقایسه با قارچکشها بوده و در بین جدایههای قارچ آنتاگونیست، این قابلیت متفاوت میباشد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
ارغوان اردلان؛ سعید عباسی؛ روح اله شریفی
چکیده
یکی از راهبردهایی که در امر تجاری سازی عوامل بیوکنترل در نظر گرفته میشود، بحث طراحی محیط کشت برای تولید انبوه این باکتریهاست. این پژوهش با هدف بررسی اثر برخی عناصر معدنی روی تولید زیستتوده و فعالیت بیوکنترلی باکتریBacillus pumilus INR7 علیه Rhizoctonia solaniعامل مرگ گیاهچۀ لوبیا به اجرا درآمد. عناصر معدنی مورد استفاده در این پژوهش شامل آهن، روی، ...
بیشتر
یکی از راهبردهایی که در امر تجاری سازی عوامل بیوکنترل در نظر گرفته میشود، بحث طراحی محیط کشت برای تولید انبوه این باکتریهاست. این پژوهش با هدف بررسی اثر برخی عناصر معدنی روی تولید زیستتوده و فعالیت بیوکنترلی باکتریBacillus pumilus INR7 علیه Rhizoctonia solaniعامل مرگ گیاهچۀ لوبیا به اجرا درآمد. عناصر معدنی مورد استفاده در این پژوهش شامل آهن، روی، مس، بُر، کبالت، مولیبدن و منگنز بود که هر کدام در سه غلظت مورد استفاده قرار گرفتند. در این میان، غلظت متوسط و بیشینۀ آهن (36 و 72 میکرومول) و مس (7 و 14 میکرومول) و غلظت کمینۀ منگنز (5/12 میکرومول) به صورت معنیداری باعث افزایش جمعیت باکتری شدند. غلظت کمینه و متوسط روی (35 و 70 میکرومول) و بیشینۀ کبالت (14 میکرومول) باعث کاهش معنیدار جمعیت باکتری در مقایسه با محیط پایه M1 شدند. در آزمون گلخانهای، عناصر آهن در غلظت متوسط (36) و مس در غلظت بیشینه (14 میکرومول) بیشترین اثر را در افزایش کارایی باکتری در کنترل بیماری مرگ گیاهچۀ لوبیا نشان دادند. در مقابل، غلظتهای بیشینۀ آهن (72 میکرومول)، کمینۀ روی (35 میکرومول)، بیشینۀ منگنز (50 میکرومول) و متوسط مولیبدن (1/8 میکرومول) باعث کاهش معنیدار کارایی بیوکنترلی باکتری در مقایسه با محیط پایه M1 شدند. در مجموع، غلظت بهینه برای عناصر مورد استفاده مشابه نبود و حتی در مورد یک عنصر خاص بین غلظت بهینه برای تولید زیستتوده و کارایی باکتری در بیوکنترل بیماری اختلاف وجود داشت.
کنترل بیولوژیک آفات
سیروس آقاجانزاده؛ حسین طاهری
چکیده
بالشک مرکبات Pulvinaria auranti از مهمترین آفات مرکبات به شمار میرود و هرساله موجب خسارت اقتصادی روی محصول میشود. در این تحقیق 9 جدایه قارچ Lecanicillium muscarium از باغهای مرکبات غرب مازندران و شرق گیلان جمع آوری و پس از شناسایی، کارآیی آنها روی بالشک مرکبات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. بیمارگری قارچ با ...
بیشتر
بالشک مرکبات Pulvinaria auranti از مهمترین آفات مرکبات به شمار میرود و هرساله موجب خسارت اقتصادی روی محصول میشود. در این تحقیق 9 جدایه قارچ Lecanicillium muscarium از باغهای مرکبات غرب مازندران و شرق گیلان جمع آوری و پس از شناسایی، کارآیی آنها روی بالشک مرکبات در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار مورد مطالعه قرار گرفت. بیمارگری قارچ با محلولپاشی 106×5 اسپور در میلیلیتر آب از هر جدایه روی بالشک مرکبات تعیین شد. درصد تلفات جدایههای قارچ بیمارگر روی بالشک مرکبات محاسبه شد و نتایج نشان داد که تیمارها با یکدیگر اختلاف معنیدار دارند. مقایسه میانگین درصد تلفات تیمارها نشان داد که جدایه 6 ، 7، 8 و 9 بدون اختلاف معنیدار با یکدیگر بیشترین درصد تلفات و جدایههای 2 و 5 کمترین درصد تلفات را روی بالشک مرکبات ایجاد کردند. بنابراین قارچ L. muscarium روی بالشک مرکبات بیمارگر بوده و با توجه به درصد تلفات آن روی آفت، میتواند به عنوان یک عامل میکروبی موثر در کاهش جمعیت آن باشد.
کنترل بیولوژیک علفهای هرز
سونیا سیفی؛ امین صادقی؛ حامد غباری
چکیده
علف هرز پیچک صحرایی یکی از مهمترین علفهای هرز مزارع و باغات جهان است و تاکنون مطالعات بسیاری روی کنترل بیولوژیک این علف هرز صورت گرفته است که اکثر آنها مربوط به کنترل این گیاه توسط حشرات است. در مزارع استان کردستان (شهرستانهای سنندج، کامیاران و دیواندره) سوسک برگخواری مشاهده شد که حشرات کامل و لاروهای سنین مختلف آن از برگهای ...
بیشتر
علف هرز پیچک صحرایی یکی از مهمترین علفهای هرز مزارع و باغات جهان است و تاکنون مطالعات بسیاری روی کنترل بیولوژیک این علف هرز صورت گرفته است که اکثر آنها مربوط به کنترل این گیاه توسط حشرات است. در مزارع استان کردستان (شهرستانهای سنندج، کامیاران و دیواندره) سوسک برگخواری مشاهده شد که حشرات کامل و لاروهای سنین مختلف آن از برگهای پیچک صحرایی تغذیه میکنند. مطالعات ما نشان داد که سوسک مذکور گونه Hypocassida subferruginea (Col., Chrysomelidae) میباشد. بر طبق بررسیهای انجامگرفته حشره کامل به رنگ قهوهای متالیک و نر و ماده بهترتیب 5/4 و 3/5 میلیمتر طول دارند. این حشره دارای پنج سن لاروی به انضمام پیششفیرگی و شفیرگی است که طول بدن حشره در مراحل لارو سن یک، لارو سن دو، لارو سن سه، لارو سن چهار، لارو سن پنج، پیششفیره و شفیره بهترتیب برابر با 1/0±5/1، 2/0±3/2، 5/0±0/3، 1/0±2/4، 1/0±1/5، 1/0±2/5 و 2/0±4/5 میلیمتر است. فرم زمستانگذران این حشره بهصورت حشره کامل است که در اوایل اردیبهشتماه از خاک خارج میشوند و دارای پنج نسل در سال میباشند. همچنین نتایج آزمایشهای ترجیح میزبانی نشان داد در بین گیاهان مورد آزمایش، شامل علف هرز پیچک صحرایی، گوجهفرنگی، سیبزمینی، نخود و گندم، سوسک H. subferruginea فقط از علف هرز پیچک صحرایی تغذیه میکند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مهدی بهنامیان؛ زیور نجفی؛ مهدی داوری؛ سارا دژستان
چکیده
یکی از بیماریهای رایج قارچ دکمهای در ایران، بیماری حباب تر است که توسط قارچ Mycogone perniciosa ایجاد میشود. در مطالعه حاضر، به منظور توسعه کنترل بیولوژیک و تولید محصول سالم، اثر ضدقارچی اسانس برخی گیاهان دارویی معطر به عنوان جایگزینی برای قارچکشهای شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، قارچ M. perniciosa از قارچ دکمهای سفید ...
بیشتر
یکی از بیماریهای رایج قارچ دکمهای در ایران، بیماری حباب تر است که توسط قارچ Mycogone perniciosa ایجاد میشود. در مطالعه حاضر، به منظور توسعه کنترل بیولوژیک و تولید محصول سالم، اثر ضدقارچی اسانس برخی گیاهان دارویی معطر به عنوان جایگزینی برای قارچکشهای شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، قارچ M. perniciosa از قارچ دکمهای سفید (Agaricus bisporus cv. Sylvan 737) مبتلا به بیماری حباب تر جداسازی شد. سپس به منظور ارزیابی امکان کنترل بیولوژیک قارچ عامل بیماری، اثر شش اسانس گیاه سیر، پونه، پونه کوهی، اسطوخودوس، آویشن کوهی و اکالیپتوس در برابر M. perniciosa و اثر آنها روی میسلیوم قارچ دکمهای سفید در غلظتهای 100، 500، 1000، 1500 و 2000 میکرولیتر در لیتر مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج، آویشن کوهی و پونه کوهی بسیار سمی بوده و حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و قارچکشی (MFC) آنها روی M. perniciosa به ترتیب 300 و 500 میکرولیتر بر لیتر بود. اسانس سیر، اثر قارچکشی خود را روی M. perniciosa (1000 میکرولیتر بر لیتر) در غلظتی پایینتر از قارچ دکمهای (1400 میکرولیتر بر لیتر) نشان داد. بهطور کلی، اسانسهای سیر و اسطوخودوس به ترتیب به عنوان مؤثرترین و ضعیفترین اسانسها علیه M. pernociosa شناخته شدند. آنالیز GC-MS نیز نشان داد که به ترتیب Trisulfide, di-2-propenyl، Piperitenone oxide، Thymol، 1,8-Cineole، Thymol و Spathulenol اجزای اصلی شش اسانس فوق میباشند. با توجه به نتایج و با درنظرگرفتن ذائقه مصرفکنندگان به نظر میرسد اسانس سیر میتواند پس از تحقیقات تکمیلی به عنوان یک جایگزین مناسب ترکیبات شیمیایی برای کنترل بیماری حباب تر مد نظر قرار گیرد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
زینب کرماجانی؛ عبدالحسین جمالی زواره؛ علی اکبر فدایی تهرانی
چکیده
میخک (Dianthus caryophyllus L.) یکی از چهار گل شاخه بریده عمده صادراتی ایران است. بیماری پژمردگی میخک در اثر Fusarium oxysporum f.sp. dianthi از مخربترین بیماریهای این گیاه در بیشتر مناطق پرورش آن در دنیا بهحساب میآید. برای بررسی امکان بهکارگیری مبارزه بیولوژیک، اثر بازدارندگی از رشد پنج جدایه تریکودرما شامل سه جدایه Trichoderma harzianum تهیه شده از کرج (Th1)، ...
بیشتر
میخک (Dianthus caryophyllus L.) یکی از چهار گل شاخه بریده عمده صادراتی ایران است. بیماری پژمردگی میخک در اثر Fusarium oxysporum f.sp. dianthi از مخربترین بیماریهای این گیاه در بیشتر مناطق پرورش آن در دنیا بهحساب میآید. برای بررسی امکان بهکارگیری مبارزه بیولوژیک، اثر بازدارندگی از رشد پنج جدایه تریکودرما شامل سه جدایه Trichoderma harzianum تهیه شده از کرج (Th1)، شهرکرد (Th2) و همدان (Th3)، یک جدایه T. virens (Tv) و یک جدایه T. atroviride (Ta) هر دو از همدان، روی قارچ F. oxysporum f.sp. dianthi جدا شده از میخک محلات در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش کشت متقابل بیشترین بازدارندگی از رشد پرگنه فوزاریوم تحت اثر جدایه Th3 و کمترین آن توسطTa مشاهده شد. عصاره کشت جدایه Th1 بیشترین بازدارندگی را از رشد پرگنه بیمارگر داشتند در حالی که عصاره کشت جدایه Th3 کمترین اثر را بر رشد نشان داد. در آزمایش اثر مواد فرّار آنتاگونیست، بیشترین ممانعت از رشد پرگنه فوزاریوم مربوط به جدایه Ta و کمترین آن مربوط به جدایه Th3 بوده است.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
عادله سبحانی پور؛ کیوان بهبودی؛ اسماعیل محمودی؛ محسن فرزانه
چکیده
باکتری Pectobacterium carotovorum یکی از مهمترین باکتریهای بیماریزای سیبزمینی در دنیا است. بیان تعدادی از ژنهایی که در تولید فاکتورهای بیماریزایی در این باکتری دخیل هستند با سیستم حدنصاب احساس تنظیم میشود. در P. carotovorum مولکولهای سیگنال دخیل در این سیستم از نوع AHLs میباشند. در این تحقیق 1280 جدایه باکتری از ریزوسفر گیاهان مختلف ...
بیشتر
باکتری Pectobacterium carotovorum یکی از مهمترین باکتریهای بیماریزای سیبزمینی در دنیا است. بیان تعدادی از ژنهایی که در تولید فاکتورهای بیماریزایی در این باکتری دخیل هستند با سیستم حدنصاب احساس تنظیم میشود. در P. carotovorum مولکولهای سیگنال دخیل در این سیستم از نوع AHLs میباشند. در این تحقیق 1280 جدایه باکتری از ریزوسفر گیاهان مختلف میزبان این بیمارگر از مناطق مختلف ایران جدا شد. برای غربال آنها از جهت توان غیرفعالسازی AHLs از Chromobacterium violaceum CV026 و Escherchia coli pSB401 بهعنوان گزارشگر استفاده شد. 69 جدایه به میزان بسیار زیاد قادر به تجزیه AHL بودند. اندازهگیری میزان تجزیه AHL با روش HPLC نشان داد که در برخی جدایهها هیچ میزانی از C6-HSL ردیابی نشد و بهطور کامل توسط آنتاگونیستها تجزیه شده بود. توانایی این جدایههای انتخابی از نظر کاهش لهیدگی غده سیبزمینی بررسی شد. 40 جدایه توانستند بیش از 50 درصد کاهش در لهیدگی غده ایجاد کنند. توانایی 16 جدایه برتر آنها برای کاهش پوسیدگی ساقه نیز آزمایش شد که جدایههای Bacillus toyoensis 2L، Escherchia coli 1M و Acinetobacter calcoaceticus 32P بیش از 70 درصد پوسیدگی ساقه را کاهش دادند. استرینها با توالییابی ناحیه 16srDNA شناسایی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مداخله در سیستم حدنصاب احساس باکتری P.carotovorum میتواند بهعنوان یک هدف خوب برای توسعه روش کنترل بیولوژیک این بیماری مطرح باشد.
کنترل بیولوژیک آفات
ساناز امامی؛ سید علی صفوی؛ یوبرت قوستا
چکیده
شته مومی کلم یکی از آفات مهم گیاهان تیره کلم میباشد که با تغذیه مستقیم از شیره گیاهی و انتقال ویروسهای گیاهی خسارت میزند. روش رایج در کنترل آفت مذکور استفاده از حشرهکشهای شیمیایی است. اما آثار سوء استفاده از آنها موجب افزایش توجه به استفاده از ترکیبات و عوامل سازگار با محیط شده است. لذا در این تحقیق قدرت بیمارگری جدایههای ...
بیشتر
شته مومی کلم یکی از آفات مهم گیاهان تیره کلم میباشد که با تغذیه مستقیم از شیره گیاهی و انتقال ویروسهای گیاهی خسارت میزند. روش رایج در کنترل آفت مذکور استفاده از حشرهکشهای شیمیایی است. اما آثار سوء استفاده از آنها موجب افزایش توجه به استفاده از ترکیبات و عوامل سازگار با محیط شده است. لذا در این تحقیق قدرت بیمارگری جدایههای DEMI001 و V245 از قارچ Metarhizium anisopliae (Metch.) Sorokin روی حشرات کامل شته مومی کلم در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. حشرات کامل آفت با غلظتهای 103 تا 107 کنیدی بر میلیلیتر تیمار شدند. همچنین فراسنجههای جدول زیستی باروری در شتههایی که با غلظت LC30 (105×1/2 کنیدی بر میلیلیتر) جدایه DEMI001 تیمار شدند، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از حساسیت حشرات کامل شته مومی کلم به دو جدایه قارچی مورد استفاده بود. مقادیر LC50 برای جدایههای DEMI001 و V245 به ترتیب برابر با 105×5/1 و 106×3/2 کنیدی بر میلیلیتر بود. کمترین زمان لازم برای مرگ 50 درصد افراد جمعیت مربوط به جدایه DEMI001 در غلظت 107 کنیدی بر میلیلیتر، 67/6 روز محاسبه شد. همچنین، نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت زیرکشندگی 30 درصد از جدایه DEMI001 قارچ M. anisopliae اثر معنیداری در کاهش قدرت تولیدمثل شته داشت. مقادیر rm و λ در تیمار با جدایه DEMI001 به ترتیب برابر 28/0 ماده/ماده/روز و 32/1 ماده/روز بود. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که قارچ M. anisopliae میتواند به عنوان عامل مؤثر در کنترل شته مومی کلم استفاده شود.
کنترل بیولوژیک علفهای هرز
بهروز خلیل طهماسبی؛ سعید مودی؛ غلام رضا زمانی؛ قربانعلی اسدی؛ محمد تقی ال ابراهیم
چکیده
به منظور ارزیابی کارایی مگس بذرخوار تلخه Urophora xanthippe (Dipt.: Tephritidae) در کنترل علف هرز تلخه از طریق تخریب بذور آن، سه آزمایش جداگانه در سال 1390 به ترتیب در مزرعه، گلخانه و آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام گرفت. آزمایش اول بمنظور بررسی توانایی مگس بذرخوار U. xanthippe در تخریب بذور و کاهش تعداد بذور تولیدی در علف هرز تلخه و دو آزمایش ...
بیشتر
به منظور ارزیابی کارایی مگس بذرخوار تلخه Urophora xanthippe (Dipt.: Tephritidae) در کنترل علف هرز تلخه از طریق تخریب بذور آن، سه آزمایش جداگانه در سال 1390 به ترتیب در مزرعه، گلخانه و آزمایشگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند انجام گرفت. آزمایش اول بمنظور بررسی توانایی مگس بذرخوار U. xanthippe در تخریب بذور و کاهش تعداد بذور تولیدی در علف هرز تلخه و دو آزمایش بعدی برای تعیین دامنه میزبانی و تعیین ترجیح غذایی انجام شد. نتایج نشان داد که در گیاه تیمار، میانگین تعداد بذور در غوزههای مورد حمله (01/0± 35/6) و غوزههایی که مورد حمله قرار نگرفته بودند (01/0± 83/11) با یکدیگر اختلاف معنیدار داشت. همچنین میانگین تعداد کل بذر (شامل بذر سالم و خسارتدیده) اختلاف معنیداری در بین بوتههای تیمار (تحت خسارت مگس بذرخوار) با میانگین 02/1±82/11 و شاهد (حفاظتشده با استفاده از توری) با میانگین 02/1±77/29 داشت. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد که حمله مگس بذرخوار باعث تخریب حدود 01/0±64 درصدی بذور در گیاه تلخه در شرایط طبیعی شد. با توجه به پتانسیل بالای مگس بذرخوار در کاهش تعداد بذر و همچنین محدود بودن دامنه میزبانی آن، میتوان از این حشره به عنوان عامل کنترل بیولوژیک تلخه در قالب کنترل تلفیقی این گونه علف هرز مورد استفاده قرار گیرد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
حمیده افشارمنش؛ مسعود احمدزاده
چکیده
اعضای جنس باسیلوس بهعنوان باکتریهای آنتاگونیست امیدبخش برای کنترل زیستی (بیولوژیک) عاملهای بیماریزای گیاهی شناخته شدهاند. در این تحقیق عصارۀ بدون یاختهای سه سویه Bacillus subtilis UTB96، B. subtilis UTB1 وB. subtilis UTB70 علیه قارچ Aspergillus flavus R5 به روش کشت متقابل بررسی شد که سویۀ B. subtilis UTB96 بیشترین اثر بازدارندگی (05/0p≤) را نشان داد. رنگنگاری ...
بیشتر
اعضای جنس باسیلوس بهعنوان باکتریهای آنتاگونیست امیدبخش برای کنترل زیستی (بیولوژیک) عاملهای بیماریزای گیاهی شناخته شدهاند. در این تحقیق عصارۀ بدون یاختهای سه سویه Bacillus subtilis UTB96، B. subtilis UTB1 وB. subtilis UTB70 علیه قارچ Aspergillus flavus R5 به روش کشت متقابل بررسی شد که سویۀ B. subtilis UTB96 بیشترین اثر بازدارندگی (05/0p≤) را نشان داد. رنگنگاری (کروماتوگرافی) لایۀ نازک با لیپوپپتیدهای استخراجشده از باکتریها، نشاندهندۀ حضور هر سه خانواده از لیپوپپتیدهای ایتورین، فنجایسین و سورفکتین در هر سه سویه است. تجزیهوتحلیل بیواتوگرافی کروماتوگرامها علیه قارچ A. flavus R5، نقش بالقوۀ ایتورینها را در فعالیت ضدقارچی سویۀ B. subtilis UTB96 مشخص کرد. بهمنظور تأیید نقش ایتورینها در فعالیت ضدقارچی سویۀ B. subtilis UTB96، ژن bmyB (سومین ژن در مسیر زیستساخت یا بیوسنتز ایتورینها) به کمک جهشزایی هدفمند تخریب شد. بررسی مولکولی شامل تجزیهوتحلیل PCR و توالییابی قطعۀ افزایشیافته در جهشیافتهها مشخص کرد که ژن مقاومت به آنتیبیوتیک اسپکتینومایسین جایگزین ژن هدف (bmyB) شده و بهاینترتیب این ژن تخریب شده است. مقایسۀ فنوتیپی جهشیافتههای bmyB با سویۀ مادری نشان داد که فعالیت ضدقارچی عصارۀ بدون یاختهای و لیپوپپتیدهای استخراجشدۀ جهشیافتهها در کشت متقابل باA. flavus ، تجزیهوتحلیل اتوبیوگرافی و نیز روی میوۀ پسته کاهش چشمگیری یافته است. بنابراین، یافتههای این پژوهش گویای نقش اصلی لیپوپپتیدهای خانوادۀ ایتورین در کنترل زیستی سویۀ B. subtilis UTB96 علیه A. flavus R5 است.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
الهام اکبری مقدم؛ روح الله صابری ریسه؛ پژمان خدایگان؛ حسین علایی
چکیده
در این مطالعه، اثر بیوکنترلی برخی سودومونادهای فلورسنت در برابر Pythium aphanidermatum عامل بیماریبوتهمیری خیاربررسیشد. در ابتدا، توانایی آنتاگونیستی سویههای باکتریایی علیه قارچ بیمارگر با استفاده از روش کشت متقابل ارزیابی شد. نتایج نشان داد که هالة بازدارندگی سویة T17-4 (5/7 میلیمتر) بیشتر از سایر سویهها بود. هفت سویه شامل سویة T17-4، CHA0، ...
بیشتر
در این مطالعه، اثر بیوکنترلی برخی سودومونادهای فلورسنت در برابر Pythium aphanidermatum عامل بیماریبوتهمیری خیاربررسیشد. در ابتدا، توانایی آنتاگونیستی سویههای باکتریایی علیه قارچ بیمارگر با استفاده از روش کشت متقابل ارزیابی شد. نتایج نشان داد که هالة بازدارندگی سویة T17-4 (5/7 میلیمتر) بیشتر از سایر سویهها بود. هفت سویه شامل سویة T17-4، CHA0، CHA89، VUPf52، VUPf506، VUPf760 و VUPf5 که بهترین اثر را روی کنترل چندین بیماری داشتهاند برای مرحلة گلخانه انتخاب شدند. همچنین، سویههای مذکور پارامترهای رشدی گیاه شامل ارتفاع و وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه را افزایش دادند. نتایج تغییرات دفاعی نشان داد که بیشترین میزان افزایش فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان فنل کل و پلیفنلاکسیداز، نه روز پس از مایهزنی قارچ عامل بیماری، مشاهده شدند و سپس، کاهش یافتند. میزان افزایش در فعالیت آنزیم پراکسیداز و میزان فنل کل و پلیفنلاکسیداز در تیمارهای حاوی باکتری و قارچ بهصورت توأم، در مقایسه با تیمار شاهد معنیدار بود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
محمد ادبی فیروزجایی؛ پژمان خدایگان؛ فرید بیگی؛ روح الله صابری ریسه
چکیده
بلاست مرکبات یکی از بیماریهای مهم مرکبات در شمال کشور است که توسط گونههایی از جنس سودوموناس (Pseudomonas spp.) ایجاد میشود. این بیماری در شرایط اقلیمی مساعد، خسارتهای چشمگیری به باغهای مرکبات وارد میکند. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها و ترکیبات شیمیایی سنتزی، کنترل بیولوژیک یا استفاده از ترکیبات گیاهی ضد میکروبی ...
بیشتر
بلاست مرکبات یکی از بیماریهای مهم مرکبات در شمال کشور است که توسط گونههایی از جنس سودوموناس (Pseudomonas spp.) ایجاد میشود. این بیماری در شرایط اقلیمی مساعد، خسارتهای چشمگیری به باغهای مرکبات وارد میکند. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها و ترکیبات شیمیایی سنتزی، کنترل بیولوژیک یا استفاده از ترکیبات گیاهی ضد میکروبی میتواند روشی مؤثر برای کنترل بیماری بلاست باشد. در این تحقیق اثر چند جدایة مخمر رورست و عصارة بذر گلپر ایرانی (Heracleum persicum) بر عوامل بلاست مرکبات در شرایط آزمایشگاه (آزمون هالة بازدارندگی) و گلخانه، بررسی شد. جدایههای آنتاگونیست از نمونههای برگ مرکبات مناطق مختلف استانهای شمالی کشور جداسازی شدند. همچنین، بذر گلپر از مناطق مرتفع شهرستان بابل جمعآوری شد. در بررسی آزمایشگاهی، عصارة گلپر اثر معنیداری در مهار رشدی دو عامل بیمارگر از خود نشان داد، اما هیچیک از جدایههای مخمری نتوانستند بازدارندگی علیه دو بیمارگر ایجاد کنند. نتایج بررسی گلخانهای نشان داد که یکی از جدایههای مخمری (Pichia sp.) با میانگین کاهش 8/78 درصدی بهترین جدایه در کاهش شدت بیماری بلاست مرکبات بود. همچنین، عصارة گلپر توانست جمعیت بیمارگرها را در سطح میوة مرکبات، نسبت به شاهد تا 60 درصد کاهش دهد. یافتههای این تحقیق نشان داد که استرینPichia sp. و عصارة گلپر در کنترل بیماری مؤثر هستند.
کنترل بیولوژیک آفات
طیبه السادات مهدوی؛ حسین مددی
چکیده
سن شکارگر Nabis pseudoferus در مزارع یونجه تراکم بالایی دارد و از طعمههای مختلفی تغذیه میکند. در این تحقیق، برخی از ویژگیهای زیستی این شکارگر با تغذیه از شتة جالیز در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±25 درجة سلسیوس، رطوبت نسبی 10±60 درصد و دورة نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی شدند. تجزیة دادهها براساس جدول زندگی سنی ـ مرحلهای دوجنسی ...
بیشتر
سن شکارگر Nabis pseudoferus در مزارع یونجه تراکم بالایی دارد و از طعمههای مختلفی تغذیه میکند. در این تحقیق، برخی از ویژگیهای زیستی این شکارگر با تغذیه از شتة جالیز در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1±25 درجة سلسیوس، رطوبت نسبی 10±60 درصد و دورة نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی شدند. تجزیة دادهها براساس جدول زندگی سنی ـ مرحلهای دوجنسی انجام شد. نتایج نشان دادند که میانگین طول دورة تخم و پورة سن اول تا پنجم، بهترتیب 50/0±00/9، 02/0±89/2، 02/0±86/2، 03/0±10/3، 03/0±67/3، 05/0±87/5 و حشرة کامل 52/0±47/19 روز برآورد شد. مقادیر آمارههای جدول زندگی شامل r، R0،GRR ، λ و T بهترتیب، 002/0±06/0 بر روز، 99/1±39/16 تخم بر فرد، 16/6±58/59 تخم بر فرد، 002/0±07/1 بر روز و 31/0±97/43 روز تخمین زده شد. نرخهای مرگ و میر و تولد نیز بهترتیب 02/0 و 08/0 محاسبه شدند. با توجه به شکارگری بیشتر مراحل زندگی سن شکارگر N. pseudoferus به نظر میرسد این شکارگر میتواند یکی از کاندیداهای بالقوه برای کاهش جمعیت شتة جالیز بهحساب آید.