کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
سید کاظم صباغ؛ لیلا تناور
چکیده
In this work, the effects of two commercial bio-fungicides Biosubtil (Bacillus subtilis) and the bio-fertilizer Biophosphorus (Pseudomonas species), was assayed on the disease incidence, changes in the defensive enzyme activity, the total phenolic content and the expression level of some defense-related genes using real-time PCR method. Biochemical and molecular changes were measured at four time point: 24, 48, 72 and 96 hours post inoculation (hpi) of cucumber plantlets with Phytophthora melonis. The disease incidence decreased through applications of both antagonists. The highest disease reduction ...
بیشتر
In this work, the effects of two commercial bio-fungicides Biosubtil (Bacillus subtilis) and the bio-fertilizer Biophosphorus (Pseudomonas species), was assayed on the disease incidence, changes in the defensive enzyme activity, the total phenolic content and the expression level of some defense-related genes using real-time PCR method. Biochemical and molecular changes were measured at four time point: 24, 48, 72 and 96 hours post inoculation (hpi) of cucumber plantlets with Phytophthora melonis. The disease incidence decreased through applications of both antagonists. The highest disease reduction (60%) was noted for Biosubtil application compared to control plants. Biochemical analysis showed that both bio-fertilizers are able to increase total protein and phenolic compounds in infected cucumber plants. A maximum increase was observed with biophosphorus application at 72hpi. High activity of Peroxidae )PO) and β-1,3-glucanase enzymes were noted for biophosphorus application at 72 hpi while maximum increase of Polyphenol oxidase (PPO) was observed at 96 hpi for this application. Altered transcript levels of various resistance genes including cucumber pathogen-induced 4 (Cupi4), Lipoxygenase (Lox), Phenylalanine ammonia lyase (PAL) and Galactinol synthase (Gal) were recorded in both treatments. A high expression level (9.5 fold) among the treated genes was observed for Lox gene at 72 hpi and an high expression level for other genes was noted at 48 hpi when cucumber plants treated with Biophosporus. The results suggest that both bio-fertilizers are able to enhance disease resistance in cucumber through induce of resistance mechanisms and could be used as a resistance inducer in the greenhouse condition.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
فاطمه سادات سیدین؛ مسعود احمدزاده؛ رضا طلایی حسنلویی؛ مجید اولیاء؛ هلگه بی بوده
چکیده
Biocontrol of plant parasitic nematodes to decrease the chemical pesticides effects is one of the top priorities. Entomopathogenic bacteria, Xenorhabdus spp. and Photorhabdus spp., are important due to production of natural products with antibacterial and antifungal activity. The effect of the cell-free culture filtrates (CFF) of symbiotic bacteria species Xenorhabdus nematophila, X. bovienii and Photorhabdus luminescens isolated from entomopathogenic nematodes Steinernema carpocapsae, S. feltiae and Heterorhabditis bacteriophora on the egg hatching and mortality of the second stage juveniles of ...
بیشتر
Biocontrol of plant parasitic nematodes to decrease the chemical pesticides effects is one of the top priorities. Entomopathogenic bacteria, Xenorhabdus spp. and Photorhabdus spp., are important due to production of natural products with antibacterial and antifungal activity. The effect of the cell-free culture filtrates (CFF) of symbiotic bacteria species Xenorhabdus nematophila, X. bovienii and Photorhabdus luminescens isolated from entomopathogenic nematodes Steinernema carpocapsae, S. feltiae and Heterorhabditis bacteriophora on the egg hatching and mortality of the second stage juveniles of root-knot nematode Meloidogyne javanica was determined. Exposure of eggs of M. javanica to CF resulted in the reduced hatching of nematode eggs with higher recorded effect for X. nematophila CF. Analysis of mortality data for juveniles at 24, 48 and 72 h following exposure to CFFs indicated that X. nematophila and P. luminescens were more toxic than X. bovienii after 24 h. However, X. bovienii was more toxic in lower concentration after 48 and 72h post-exposure. Thus, these bacteria have a potential as biocontrol agents for the management of root-knot nematode.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
روح اله صابری؛ زینب خاتمی دوست؛ سالار جمالی؛ محمد مرادی
چکیده
باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) نقش بالقوهای در کنترل نماتد گره ریشه دارند. هدف از این تحقیق، استفاده از ریزوباکترها برای جایگزینی با مواد شیمیایی به منظور کاهش این مشکل در درختان پسته است. در پی مطالعات قبل، برخی از سویهها با توانایی بالا برای محدود کردن فعالیتهای Melodyogyne incognita انتخاب گردید. سه فرمولاسیون مختلف با استفاده از سبوس ...
بیشتر
باکتری های محرک رشد گیاه (PGPR) نقش بالقوهای در کنترل نماتد گره ریشه دارند. هدف از این تحقیق، استفاده از ریزوباکترها برای جایگزینی با مواد شیمیایی به منظور کاهش این مشکل در درختان پسته است. در پی مطالعات قبل، برخی از سویهها با توانایی بالا برای محدود کردن فعالیتهای Melodyogyne incognita انتخاب گردید. سه فرمولاسیون مختلف با استفاده از سبوس گندم، پودرسیب و پودر تالک به عنوان حامل و شش استرین منحصر به فرد از P. fluorescens و یک ترکیبی از دو استرین Vupf506 + Vupf52 تست شد. این فرمولاسیونها برای کنترل M. incognita در نهالهای پسته تحت شرایط گلخانهای آزمایش شده اند. تیمارهای مبتنی بر سبوس گندم در کاهش بیماری به ترتیب 32.7 تا 88.9 درصد مؤثر بودند. باکتریها در فرمولاسیونهای مبتنی بر سبوس گندم و تالک مدت زمان بیشتری قادر بودند زنده بمانند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که حامل آلی ممکن است به نحو مؤثرتری به منظور افزایش ثبات و کارآمدی میکروارگانیسمها در کنترل بیماری ریشهگرهی پسته مورد استفاده قرار گیرند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
جهانشیر امینی؛ دریا زرگر؛ جعفر عبدالله زاده
چکیده
بیماری آنتراکنوز توت فرنگی به وسیلهی قارچ Colletotrichum nymphaeae ایجاد و یکی از مهمترین بیماریهای توت-فرنگی در استان کردستان است که خسارت قابل توجهی به این محصول وارد میکند. در این تحقیق تاثیر قارچهای اندوفیت جدا شده از ساقه و طوقه توت فرنگی روی این بیماری بررسی شد. جدایههای تاثیرگذار روی بیماری انتخاب و بر اساس روشهای ریخت شناسی و ...
بیشتر
بیماری آنتراکنوز توت فرنگی به وسیلهی قارچ Colletotrichum nymphaeae ایجاد و یکی از مهمترین بیماریهای توت-فرنگی در استان کردستان است که خسارت قابل توجهی به این محصول وارد میکند. در این تحقیق تاثیر قارچهای اندوفیت جدا شده از ساقه و طوقه توت فرنگی روی این بیماری بررسی شد. جدایههای تاثیرگذار روی بیماری انتخاب و بر اساس روشهای ریخت شناسی و مولکولی بررسی و سرانجام دو گونه Penicillium hordei و Penicillium polonicum شناسایی شدند. تاثیرات ضد قارچی هر دوگونه در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از روشهای کشت متقابل، تولید ترکیبات فرار و غیر فرار و شرایط گلخانه روی بیماری بررسی شد. هر دو گونه با تولید ترکیبات فرار توانستند رشد پرگنه قارچ را به میزان 05/34 تا 36/42 درصد در مقایسه با شاهد کاهش دهند. علاوه بر این دو گونه P. hordei و P. polonicum شدت بیماری آنتراکنوز توت فرنگی را به میزان 9/58 و 4/61 درصد بترتیب کاهش دادند. بنابر این، نتایج آزمایشگاهی و گلخانهای نشان داد که هر دو گونه قارچ قادر هستند که این بیماری را تا حد قابل توجهی کاهش دهند و این امکان وجود دارد که گونههای جنس Penicillium بتوانند مدیریت بیماری آنتراکنوز توت فرنگی را فراهم کنند. بر اساس مطالعات صورت گرفته این اولین گزارش از تاثیر گونه های مربوط به Penicillium روی بیماری آنتراکنوز توت فرنگی است و لذا تحقیقات تکمیلی برای این مهم ضروری است.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
صدیقه فاطمی
چکیده
کارآیی دو قارچ آنتاگونیست Pochonia chlamydosporium var. chlamydoporium و Purpureocillium lilacinum به نسبت بترتیب 104×1 اسپور و 106× 2 اسپور در گرم خاک، بیوفیومیگاسیون (کود سبز)، کود آلی، و آفتابدهی خاک روی کنترل نماتد Meloidogyne javanica روی خیار مورد بررسی قرار گرفت. کنجاله و اندام های هوایی تازه کانولای روغنی Brassica napus L.هر کدام به نسبت 1% وزنی با خاک گلدان های آلوده به نماتد ...
بیشتر
کارآیی دو قارچ آنتاگونیست Pochonia chlamydosporium var. chlamydoporium و Purpureocillium lilacinum به نسبت بترتیب 104×1 اسپور و 106× 2 اسپور در گرم خاک، بیوفیومیگاسیون (کود سبز)، کود آلی، و آفتابدهی خاک روی کنترل نماتد Meloidogyne javanica روی خیار مورد بررسی قرار گرفت. کنجاله و اندام های هوایی تازه کانولای روغنی Brassica napus L.هر کدام به نسبت 1% وزنی با خاک گلدان های آلوده به نماتد مخلوط شد، نیمی از گلدان های بیوفیومیگانت آفتابدهی شدند. همه گلدان ها همزمان با خیار کاشته شدند و توسط 5 تخم M. javanicaدر گرم خاک تلقیح گردیدند. هر دو قارچ با آلوده کردن 36% تخم های روی ریشه، کاهش تولید مثل نماتد و افزایش وزن گیاهان قابلیت مثبتی در مهار زیستی نماتد نشان دادند. تعداد گال در تیمار پوکونیا به 50 و جمعیت نهایی به 2/4 تخم در گرم خاک کاهش یافت درصورتیکه در شاهد نماتد بترتیب 1/141 و 3/12 بود. در مقایسه با پورپوریوسیلیوم پوکونیا عملکرد بهتری نشان داد. همه تیمارهای غیر شیمیایی جمعیت گال روی ریشه را بین 56% و 78%، و میزان آلودگی نهایی تخم را 35% تا 83% کاهش دادند. ترکیب آفتابدهی و بیوفیومیگاسیون تاثیر بیشتری در مقایسه با هر کدام به تنهایی داشت، جمعیت گال و تخم در بیوفیومیگاسیون بترتیب 4/62 و 7/6 عدد در گرم خاک؛ و در ترکیب با آفتابدهی بترتیب به 1/31 گال و 2 تخم در گرم خاک کاهش یافت. میزان رشد خیار در همه تیمارها افزایش یافت.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
فاطمه عبدلی؛ وحید فلاح زاده ممقانی؛ اکبر شیرزاد
چکیده
در این مطالعه، ۱۸۰ ریزوباکتر از مزارع مختلف استانهای آذربایجان شرقی و غربی جداسازی شدند. این جدایههای باکتریایی بر اساس پتانسیل آنتاگونیستی خود علیه Rhizoctonia solani و توانایی تشکیل بیوفیلم قوی غربال شدند. از بین این جدایهها، ۴۹ جدایه بیش از ۳۰ درصد فعالیت آنتاگونیستی علیه R. solani از خود نشان دادند. روشهای متفاوتی برای غربال جدایههایی ...
بیشتر
در این مطالعه، ۱۸۰ ریزوباکتر از مزارع مختلف استانهای آذربایجان شرقی و غربی جداسازی شدند. این جدایههای باکتریایی بر اساس پتانسیل آنتاگونیستی خود علیه Rhizoctonia solani و توانایی تشکیل بیوفیلم قوی غربال شدند. از بین این جدایهها، ۴۹ جدایه بیش از ۳۰ درصد فعالیت آنتاگونیستی علیه R. solani از خود نشان دادند. روشهای متفاوتی برای غربال جدایههایی با توانایی تشکیل بیوفیلم بالا مورد استفاده قرار گرفتند. بر اساس روش رنگ آمیزی کریستال ویوله (CVS) از بین ۱۸۰ جدایه ۵۱ جدایه قادر به تشکیل بیوفیلم قابل توجهی بودند. آزمون تشکیل پلیکل (Pellicle formation bioassay-PF) در چند محیط مختلف به انجام رسید. بسیاری از جدایههای با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا از روش CVS، تنها زمانی در روش PF بیوفیلم قوی تشکیل میدادند که از محیط MSNGP (محیط دارای گلیسرول و پکتین) استفاده میشد. در آزمون کلنیزاسیون ریشه، جدایههای N168، N95 و N94 که در محیط MSNGP بیوفیلم متوسط یا قوی تشکیل داده بودند، توانستند ریشههای گیاه گوجه فرنگی را به صورت کارآمدی کلنیزه کنند اما جمعیت جدایههای N100، و N87 (ایزولههایی که بیوفیلم تشکیل ندادند) بر روی ریشهها کمتر از 6 log10 واحد تشکیل دهنده کلنی به ازای هر گرم ریشه بود. هرچند نتایج سیستم بیماریزایی با مرگ گیاهچه R. solani گوجه فرنگی نشان داد که توانایی کلنیزاسیون و تشکیل بیوفیلم جدایهها اثر معنی داری در فعالیت بیوکنترل آنها ندارد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مریم خضری؛ افسانه عباس پور انبی؛ فرزانه محمدسور
چکیده
بیماری لکهبرگی باکتریایی گوجهفرنگی ناشی از باکتری Pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مشکلساز مهم برای تولید این محصول در گلخانه و مزرعه است. در این مطالعه، تاثیر سویههایی از ریزوباکتریهای پروبیوتیک بر شاخصهای بذر، فاکتورهای رشدی گیاه و کنترل بیولوژیک عامل بیماری لکه برگی سیرینگایی گوجهفرنگی در آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی ...
بیشتر
بیماری لکهبرگی باکتریایی گوجهفرنگی ناشی از باکتری Pseudomonas syringae pv. syringae یکی از عوامل مشکلساز مهم برای تولید این محصول در گلخانه و مزرعه است. در این مطالعه، تاثیر سویههایی از ریزوباکتریهای پروبیوتیک بر شاخصهای بذر، فاکتورهای رشدی گیاه و کنترل بیولوژیک عامل بیماری لکه برگی سیرینگایی گوجهفرنگی در آزمایشگاه و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. باکتریهای بیماریزا و پروبیوتیک از مزارع گوجهفرنگی استان آذربایجانغربی جداسازی شدند. شناسایی ریزوباکتریهای مفید با استفاده از روشهای فنوتیپی و مولکولی انجام شد. توانایی 21 سویه ریزوباکتری منتخب از گونههای Bacillus subtilis و Pseudomonas fluorescens در تولید متابولیتهای ثانویه با استفاده از روشهای نقطهگذاری سوسپانسیون فیلتر شده و قرار دادن باکتری پروبیوتیک در چاهک ارزیابی شد. همچنین سویهها از نظر تولید آنزیمهای لیپاز، پروتئاز و پروتئاز قلیایی مورد بررسی قرار گرفتند. سویههای ریزوباکتری در هر دو روش موجب کاهش رشد باکتری بیماریزا در آزمایشگاه شدند و آنزیمهای هیدرولیتیک توسط کلیه سویهها تولید شدند. برخی از سویههای باکتری موجب افزایش درصد و سرعت جوانهزنی بذرهای گوجهفرنگی شدند. در گلخانه، سویههای منتخب باعث افزایش فاکتورهای رشدی گیاه گوجهفرنگی شدند. بیشترین تاثیر در مورد سویههای Pf23 و Bs11 دیده شد. باکتریهای پروبیوتیک موجب کاهش بیماری بین 25 و 25/81 درصد نسبت به شاهد شدند. در گلخانه سویه Bs11 با 25/81% و سویههایBs6 و Pf23 با 50/61% کاهش بیماری نسبت به شاهد، بیشترین تاثیر را در کاهش لکههای ایجاد شده روی برگ نشان دادند. سویههای Bs11 و Pf23 به عنوان سویههای برتر این مطالعه در تاثیر روی فاکتورهای رشدی گیاه و کاهش بیماری لکهبرگی سیرینگایی گوجهفرنگی انتخاب شدند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مهدی اخلاقی؛ سعید طریقی؛ پریسا طاهری
چکیده
در پژوهش حاضر اثرات ضد باکتریایی عصاره اتانولی هفت گیاه دارویی اَفسنطین، بابونه، زیره سبز، بادرنجبویه، آنغوزه، عرعر و اُکالیپتوس علیه باکتری Erwinia amylovora مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون بیماریزایی جدایهها بر روی میوه نارس گلابی رقم اسپادونا انجام شد و بیماریزاترین جدایه جهت ادامه آزمایشها انتخاب گردید. حساسیت جدایه منتخب به ...
بیشتر
در پژوهش حاضر اثرات ضد باکتریایی عصاره اتانولی هفت گیاه دارویی اَفسنطین، بابونه، زیره سبز، بادرنجبویه، آنغوزه، عرعر و اُکالیپتوس علیه باکتری Erwinia amylovora مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمون بیماریزایی جدایهها بر روی میوه نارس گلابی رقم اسپادونا انجام شد و بیماریزاترین جدایه جهت ادامه آزمایشها انتخاب گردید. حساسیت جدایه منتخب به دو ترکیب مسی و پنج آنتیبیوتیک سنجیده شد. اثر ضد باکتریایی عصارهها در سه غلظت مختلف با استفاده از روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت بررسی اثر همافزایی با ترکیبات مسی از عصارهی گیاه بادرنجبویه که دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بود استفاده شد. همچنین نقش عصاره گیاه بادرنجبویه در القای مقاومت، بر روی نهال گلابی رقم اسپادونا بررسی شد. نتایج نشان داد عصاره بادرنجبویه با میانگین قطر هاله بازدارنده 66/15 میلیمتر دارای بیشترین اثر ضد باکتریایی بر روی جدایه GA3 بود. عصاره گیاهان بابونه و عرعر در تمامی غلظتهای بکار برده شده فاقد اثر کُشندگی بودند. همچنین نتایج نشان از عدم تاثیر همافزایی عصاره بادرنجبویه و ترکیبات مسی مورد آزمایش داشت. نتایج اثرات القای مقاومت در گیاه توسط عصاره باردنجبویه مثبت ارزیابی شد. بررسی آنزیم آنتیاُکسیدانتی گایاکول پراکسیداز در هفت زمان مورد بررسی بیانگر افزایش سطح این آنزیم در 24 ساعات اولیه نسبت به شاهد و تیمار باکتری بود. نتایج این تحقیق میتواند راهکارهای جدیدی را در تحقیقات آینده به منظور کنترل بیماری آتشک درختان میوه دانه دار، از طریق استفاده از مواد موثره گیاهان دارویی ارایه دهد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مریم آبیاری؛ صدیقه محمدی
چکیده
در پژوهش حاضر تاثیر گونههای مخمر S. cervisiae، R. mucilaginosa، P. jadini و P. fermentans در شرایط آزمایشگاهی بر روی قارچ مایکوگون و بیماری حباب تر بررسی گردید. برای این منظور مکانیسمهای آنتاگونیستی در شرایط آزمایشگاهی با سه روش کشت متقابل، ترکیبات فرار و غیر فرار برای بیمارگر و میزبان بطور جداگانه انجام شد. در آزمون کشت متقابل هر چهار مخمر توانایی محدود ...
بیشتر
در پژوهش حاضر تاثیر گونههای مخمر S. cervisiae، R. mucilaginosa، P. jadini و P. fermentans در شرایط آزمایشگاهی بر روی قارچ مایکوگون و بیماری حباب تر بررسی گردید. برای این منظور مکانیسمهای آنتاگونیستی در شرایط آزمایشگاهی با سه روش کشت متقابل، ترکیبات فرار و غیر فرار برای بیمارگر و میزبان بطور جداگانه انجام شد. در آزمون کشت متقابل هر چهار مخمر توانایی محدود کردن و رقابت با بیمارگر را داشتند ولی مخمرهای S. cervisiae، P. jadini و P. fermentans که کمترین شاخص انتخابی را نسبت به شاهد داشتند موثرترین مخمرها در کنترل بیماری حباب تر بودند. ترکیبات فرار هر چهار مخمر باعث کنترل بیمارگر شد و تمام آنها کمترین شاخص انتخابی را نسبت به شاهد داشتند و در کنترل بیماری حباب تر موثر بودند. تأثیر ترکیبات غیر فرار مخمرهای P. fermantans، P. jadini و R. mucilaginosa جهت بازدارندگی از رشد بیمارگر در انتهای آزمایش بیشتر بود ولی با لحاظ تمام نوبتهای آماربرداری هر چهار مخمر کمترین شاخص انتخابی را نسبت به شاهد داشتند. در شرایط گلخانه نیز تأثیر گونه های مخمر بر کنترل بیماری با بررسی وزن تر کلاهک انجام شد. در شرایط گلخانه مشخص شد بیشترین وزن تر و تعداد قارچ در برداشت اول و دوم مربوط به تیمارهای بدون بیمارگر بود. همچنین در تیمارهای آلوده تأثیر مخمرهای S. cervisiae و P. jadinii در حفظ وزن تر و تعداد قارچ برداشت اول و دوم بیشتر از بقیه بود. در مجموع استفاده از دو گونه مخمر S. cervisiae و P. jadinii جهت مدیریت بیماری پیشنهاد میشود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
هادی شمسی؛ روح اله صابری؛ حسین علایی؛ پژمان خدایگان؛ عبدالرضا اخگر
چکیده
در این مطالعه اثر برخی از باکتریهای پروبیوتیک گیاهی جداسازی شده از مناطق شور و خشک در کنترل قارچ عامل بیماری گموز پسته و خصوصیات محرک رشدی (PGPR) بررسی شد.200 جدایه باکتریایی از ناحیه ریزوسفر و غیرریزوسفر درختان پسته و علفهای هرز حاشیه باغات استان کرمان جداسازی شد. تعدا 30 جدایه توانستند حداکثر سطح شوری استفاده شده را تحمل کنند. جدایههای ...
بیشتر
در این مطالعه اثر برخی از باکتریهای پروبیوتیک گیاهی جداسازی شده از مناطق شور و خشک در کنترل قارچ عامل بیماری گموز پسته و خصوصیات محرک رشدی (PGPR) بررسی شد.200 جدایه باکتریایی از ناحیه ریزوسفر و غیرریزوسفر درختان پسته و علفهای هرز حاشیه باغات استان کرمان جداسازی شد. تعدا 30 جدایه توانستند حداکثر سطح شوری استفاده شده را تحمل کنند. جدایههای منتخب در آزمون القای واکنش فوق حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفتند،. سه جدایه به دلیل مثبت بودن در این آزمون کنار گذاشته شدند و بفیه جدایهها به عنوان عوامل آنتاگونیست بالقوه مورد مطالعه بیشتر قرار گرفتند. در مرحله اول قابلیت بیوکنترلی این جدایهها در مقابل قارچ عامل بیماری گموز پسته Phytophthora drechsleri مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آزمون ایجاد هاله بازدارنده (آنتی بیوز) به کار گرفته شد. در این آزمون جدایههای آنتاگونیست اثر معنیداری در مهار رشد قارچ، P. drechsleri از خود نشان دادند. توانایی جدایهها در تولید برخی متابولیتهای بیوکنترلی از جمله تولید پروتئاز، ترکیبات فرار ضد قارچی و تولید سیانید هیدروژن ارزیابی شد. همچنین خصوصیات محرک رشدی این جدایهها از جمله میزان تولید سیدروفور، تولید اندول و توان حل کنندگی فسفاتهای معدنی نیز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد از 27 جدایه انتخاب شده برای تعیین صفات محرک رشدی، 80 درصد حداقل دارای یکی از صفات PGPR بودند. 64 درصد از جدایهها مولد سیدروفور، 80 درصد مولد IAA، 45 درصد دارای توانایی حل فسفاتهای نامحلول بودند. جدایههای (C16, F47, G11) به عنوان جدایههای برتر این مطالعه در شرایط آزمایشگاهی در کنترل بیماری موفق بودند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
جواد آبخو؛ احمد مهربان
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثر Bacillus methylotrophicus در کنترل قارچ Fusarium oxysporum f.sp. melonis و بیان برخی ژنهای دفاعی خربزه انجام شد. این آزمایش به دو روش آغشتهسازی خاک باB. methylotrophicus و آغشتهسازی بذر با آن در شرایط گلخانه انجام شد. همچنین بیان ژنهای (GAL2) galactinol synthase 2،β-1,3- glucanas 2 (βGlu2) ، (CAT) catalase و (Chi) chitinase با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. گیاهان تیمار شده ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثر Bacillus methylotrophicus در کنترل قارچ Fusarium oxysporum f.sp. melonis و بیان برخی ژنهای دفاعی خربزه انجام شد. این آزمایش به دو روش آغشتهسازی خاک باB. methylotrophicus و آغشتهسازی بذر با آن در شرایط گلخانه انجام شد. همچنین بیان ژنهای (GAL2) galactinol synthase 2،β-1,3- glucanas 2 (βGlu2) ، (CAT) catalase و (Chi) chitinase با تکنیک Real-time PCR ارزیابی شد. گیاهان تیمار شده با B. methylotrophicus از نظر شدت بیماری اختلاف معنیداری با شاهد داشتند. شدت بیماری در روش آغشتهسازی خاک با B. methylotrophicus نسبت به روش آغشتهسازی بذر به-طور معنیداری کمتر بود. میزان بیان ژنهایGAL2 ، βGlu2، CAT و Chi بهطور معنیداری توسطB. methylotrophicus افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که B. methylotrophicus در کنترل بیماری پژمردگی ناشی از قارچF. o. f.sp. melonis و افزایش بیان ژنهای دفاعی در گیاه خربزه موثر است. همچنین نتایج ما پیشنهاد میکند که B. methylotrophicus احتمالاً از طریق القا ژنهای دفاعی باعث افزایش مقاومت خربزه در مقابلF. o. f.sp. melonis میشود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
اسماعیل محمودی؛ صمد جعفری
چکیده
حدنصاب احساس (Quorum sensing) یک مکانیسم تنظیمکننده است که توسط Pectobacterium carotovorum برای تنظیم بیان ژنها و تولید فاکتورهای بیماریزایی استفاده میشود. در سالهای اخیر باکتریهای مختلفی از خاک جداسازی شدهاند که میتوانند مولکولهای پیامرسان باکتریها بهویژه اسیل هموسرین لاکتون (AHL) را تجزیه و در حدنصاب احساس باکتریها اختلال ایجاد ...
بیشتر
حدنصاب احساس (Quorum sensing) یک مکانیسم تنظیمکننده است که توسط Pectobacterium carotovorum برای تنظیم بیان ژنها و تولید فاکتورهای بیماریزایی استفاده میشود. در سالهای اخیر باکتریهای مختلفی از خاک جداسازی شدهاند که میتوانند مولکولهای پیامرسان باکتریها بهویژه اسیل هموسرین لاکتون (AHL) را تجزیه و در حدنصاب احساس باکتریها اختلال ایجاد کنند. در این پژوهش اثر ژن مولد آنزیم لاکتوناز (aiiA) از باکتریهای Bacillus sp. DMS133 و Bacillus sp. A24 روی تحرک و تولید آنزیمهای بیماریزایی باکتری P. carotovorum EMPCC مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فعالیتهای حرکت سطحی(Swimming)، شناگری (Swarming) و خزیدن در عمق (Twitching) در پکتوباکتریومهای موتانت و دارای ژن aiiA (جدایههایEMPCC/aiiA1 و EMPCC/aiiA2) نسبت به باکتری تیپ وحشی (جدایه EMPCC) به شدت کاهش پیدا کرد. در آزمون اندازهگیری آنزیمهای بیماریزایی نیز حضور AHL لاکتوناز در باکتری موتانت باعث کاهش چشمگیر مقدار آنزیمهای پکتیناز، سلولاز و پروتئاز شد. بهطوریکه میانگین تولید این آنزیمها نسبت به باکتری فاقد ژن aiiA تا بیش از بیست برابر کاهش نشان داد. تحرک و تولید آنزیمهای تجزیهکننده دیواره سلولی گیاه از فاکتورهای مهم بیماریزایی پکتوباکتریومها هستند. حضور ژن aiiA لاکتوناز در این باکتری باعث تجزیه شدن مولکولهای پیامرسان و در نتیجه اختلال در فعالیتهای وابسته به QS بهویژه فاکتورهای بیماریزایی در P. carotovorum شده است.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
صمد جمالی؛ لیلا شادمانی؛ اکرم فاطمی
چکیده
قارچهای اندوفیت میتوانند عوامل کنترل بیولوژیک کارآمدی باشند. مشاهدات فراوانی وجود دارد که این قارچها از گیاهان در برابر بیمارگرهای ریشه محافظت کردهاند. در این پژوهش اثر همستیزیِ 20 جدایه اندوفیتیِ ریشه جو شامل (یک جدایه) Alternaria alternata، (دو جدایه) Microdochium bolleyi، (چهار جدایه) Fusarium redolens، (یک جدایه) F. monliforme، (دو جدایه) F. tricinctum، (یک جدایه) ...
بیشتر
قارچهای اندوفیت میتوانند عوامل کنترل بیولوژیک کارآمدی باشند. مشاهدات فراوانی وجود دارد که این قارچها از گیاهان در برابر بیمارگرهای ریشه محافظت کردهاند. در این پژوهش اثر همستیزیِ 20 جدایه اندوفیتیِ ریشه جو شامل (یک جدایه) Alternaria alternata، (دو جدایه) Microdochium bolleyi، (چهار جدایه) Fusarium redolens، (یک جدایه) F. monliforme، (دو جدایه) F. tricinctum، (یک جدایه) Bipolaris zeicola، (یک جدایه) Epicoccum nigrum، (یک جدایه) Clonostachys rosea و جنس (شش جدایه) Alternaria sp. و یک جدایهsp. Pleosporales علیه دو قارچ بیمارگر Pythium aphanidermatum و Gaeumannomyces graminis در شرایط آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تاثیر جدایه های قارچی اندوفیت بر P. aphanidermatum بر اساس گروه-بندی صورت گرفته با استفاده از آزمون دانکن نشان داد که بیشترین درصد بازدارندگی مربوط به A. alternata و Alternaria sp. به میزان 48/59 و 24/57 و کمترین تاثیر مربوط به گونه قارچی Epicoccum nigrum و Fusarium redolens به میزان 92/8 درصد بود. نتایج تاثیر جدایه های قارچی اندوفیت بر G. graminis نیز بر اساس گروهبندی صورت گرفته با استفاده از آزمون دانکن نشان داد که بیشترین درصد بازدارندگی مربوط به Alternaria sp. و F. tricinctum و به میزان 22/72 و 66/71 و درصد بود و جدایه .Pleosporales sp تفاوت معنی داری با شاهد نشان نداد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
مجید قرایی؛ صمد جمالی؛ سعید عباسی
چکیده
بیماری کپک خاکستری با عامل Botrytis cinerea یکی از بیماریهای مهم پس از برداشت به ویژه در میوه سیب و توتفرنگی است. به منظور مهار زیستی این بیمارگر از 14 جدایه مخمری استفاده شد. جدایه ها از منابع طبیعی و گیاهان جداسازی شدند. پس از شناسایی مولکولی، جدایه ها برای ارزیابی توانایی مهار زیستی علیه B. cinerea در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به روش ...
بیشتر
بیماری کپک خاکستری با عامل Botrytis cinerea یکی از بیماریهای مهم پس از برداشت به ویژه در میوه سیب و توتفرنگی است. به منظور مهار زیستی این بیمارگر از 14 جدایه مخمری استفاده شد. جدایه ها از منابع طبیعی و گیاهان جداسازی شدند. پس از شناسایی مولکولی، جدایه ها برای ارزیابی توانایی مهار زیستی علیه B. cinerea در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار به روش کشت متقابل روی محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار مورد استفاده قرار گرفتند. مخمرهای شناسایی شده عبارت بودند از: Pichia kudriavzevii ، Pichia galeiformis، Galactomyces candidum، Meyerozma guilliermondii، Saccharomyces cerevisiae، Zygoascus meyerae، Pichia sp.، Candida parapsilosis، Metschnikowia sp. ، Candida boidinii، Lecythophora sp.. و Candida catenulatea که بیشترین تاثیر در بازدارندگی را گونه G. candidum (85/47 درصد) و کمترین تاثیر را گونه P. kudriavzevii ( 53/6 درصد) داشت. نتایج نشان داد که اکثر مخمرهای آسکومیستی شناسایی شده قدرت مهار کنندگی این بیمارگر را با درصدهای مختلف از 48 - 7 داشتند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
ابوالفضل یحیوی آزاد؛ علی سراجی؛ علی اکبر حجت جلالی؛ صنم صفایی چای کار
چکیده
در حال حاضر، مدیریت مبارزه با نماتود مولد زخم ریشهی چای (Pratylenchus loosi)، با تکیه بر راهکارهای مهار زیستی، از اولویتهای پژوهشی در محصول چای به حساب میآید. در این پژوهش، پس از نمونهبرداری از خاک و ریشهی درختچههای چای در بهار و تابستان 1392 در مناطق چایکاری استانهای گیلان و مازندران، قارچها از خاک ناحیه فراریشهی چای جداسازی ...
بیشتر
در حال حاضر، مدیریت مبارزه با نماتود مولد زخم ریشهی چای (Pratylenchus loosi)، با تکیه بر راهکارهای مهار زیستی، از اولویتهای پژوهشی در محصول چای به حساب میآید. در این پژوهش، پس از نمونهبرداری از خاک و ریشهی درختچههای چای در بهار و تابستان 1392 در مناطق چایکاری استانهای گیلان و مازندران، قارچها از خاک ناحیه فراریشهی چای جداسازی شدند. قارچهای مورد آزمایش شامل Paecilomyces lilacinus (T1) و P. lilacinus (N1, N3)، Fusarium culmurom، Clonostachys rosea و Acremonium strictum بودند. پس از شناسایی و خالصسازی جدایهها و انجام آزمایشهای مربوط به همستیزی در شرایط آزمایشگاهی (محیط کشت مایع زاپک داکس 34/3 درصد و مالت 5/1 درصد) نتایج نشان داد در محیط کشت مایع زاپک داکس، قارچ P. lilacinus (T1) پس از 72 ساعت، موجب غیر فعال شدن 01/52 درصد از لاروهای P. loosi گردید و همین جدایه تأثیر معنیداری روی مرگومیر بالغین از خود نشان نداد. در محیط کشت مایع مالت، قارچ P. lilacinus (T1) پس از 72 ساعت، 41/32 درصد از نوزادان و 54/30 درصد از بالغین P. loosi را غیر فعال نمود. در شرایط گلدان، آزمایشات همستیزی در سه حالت مایهزنی قارچ و نماتود همزمان، مایهزنی قارچ و دو هفته بعد مایهزنی نماتود و مایهزنی نماتود و دو هفته بعد مایهزنی قارچ، انجام شد. نتایج نشان داد که قارچ C. rosea در صورتی که دو هفته قبل از نماتود مایهزنی شود، میتواند در شاخصهای وزن کل نهال، وزن تر ریشه، حجم ریشه و جمعیت نماتود در ریشه و خاک تاثیر قابل توجهی از خود نشان دهد
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
محمد جواد زاهد؛ کیوان بهبودی؛ ساناز عینی؛ احمد علی پوربابایی
چکیده
ااکتینوباکتری ها به واسطه داشتن ویژگیهای آنتاگونیستی بسیار در برابر طیف گستردهای از بیمارگرهای گیاهی به ویژه قارچها، به عنوان عوامل بالقوه کنترل بیولوژیک توجهات زیادی را به خود معطوف کردهاند. Sclerotinia Sclerotiorum (Lib.) De Bary عامل پوسیدگی سفید ساقه خیار که دارای سه خصوصیت عمده چون دامنه میزبانی وسیع، توان بیماریزایی بالا و دوام ...
بیشتر
ااکتینوباکتری ها به واسطه داشتن ویژگیهای آنتاگونیستی بسیار در برابر طیف گستردهای از بیمارگرهای گیاهی به ویژه قارچها، به عنوان عوامل بالقوه کنترل بیولوژیک توجهات زیادی را به خود معطوف کردهاند. Sclerotinia Sclerotiorum (Lib.) De Bary عامل پوسیدگی سفید ساقه خیار که دارای سه خصوصیت عمده چون دامنه میزبانی وسیع، توان بیماریزایی بالا و دوام طولانی اسکلروتها در شرایط نامناسب محیطی میباشد یکی از مخربترین بیمارگرهای گیاهی در جهان است. با توجه به خسارت شدید و دشواریهای کنترل توسط روشهای شیمیایی، روشهای جایگزینی مانند کنترل بیولوژک توسط گونههای اکتینوباکتربرای این بیمارگر مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش اثر آنتاگونیستی 109 جدایه اکتینوباکتر در برابر قارچ پوسیدگی سفید خیار بررسی گردید و سه جدایه UTS13، UTS19 و UTS49 با بیشترین میزان ممانعت از رشد پرگنه قارچ بیمارگر درون تشتکهای پتری برای بررسیهای بیشتر انتخاب شدند. خصوصیات فیزیولوژیکی جدایههای برتر حاکی تولید آنزیمهای پروتئازی و کیتینازی بود. جدایه UTS13 به عنوان جدایه برتر در آزمونهای گلخانهای مورد شناسایی قرار گرفت و با توجه به توالی rDNA 16S مورد بررسی قرار گرفت و به عنوان Streptomyces albidoflavus شناسایی گردید. نتایج نشان داد که جدایه S. albidoflavus UTS 13 باعث کاهش علائم بیماری به میزان 50 درصد در شرایط گلخانهای و افزایش صفات رشدی گیاه در مقایسه با تیمار شاهد سالم شد. پژوهش حاضر سعی بر معرفی باکتری S. albidoflavus UTS 13 به عنوان یک عامل بیوکنترل موثر به همراه طیف وسیعی از فعالیتهای آنتاگونیستی در برابر قارچ بیمارگر S. sclerotiorum را داشته است.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
حمیدرضا گنجعلی؛ جواد آبخو؛ ابراهیم دهمرده
چکیده
قارچ Fusarium graminearum عامل بیماری بلایت فوزاریومی سنبله است، این بیماری یکی از بیماریهای مهم غلات است و این قارچ باعث خسارت کمی و کیفی زیادی به گندم میشود. کاهش عملکرد محصول گندم به علت کاهش تعداد دانهها و چروکیده شدن دانهها است و کاهش کیفیت دانه به دلیل تجمع مایکوتوکسینها (زهرابههای قارچی) در آنهاست. در این تحقیق اثر عصارههای ...
بیشتر
قارچ Fusarium graminearum عامل بیماری بلایت فوزاریومی سنبله است، این بیماری یکی از بیماریهای مهم غلات است و این قارچ باعث خسارت کمی و کیفی زیادی به گندم میشود. کاهش عملکرد محصول گندم به علت کاهش تعداد دانهها و چروکیده شدن دانهها است و کاهش کیفیت دانه به دلیل تجمع مایکوتوکسینها (زهرابههای قارچی) در آنهاست. در این تحقیق اثر عصارههای شیرینبیان، دارچین و ریحان بر مهار رشد F. graminearum و بیان ژنهای اصلی دخیل در زیستساخت زیرالنون بررسی شد. پس از کشت F. graminearum در محیطPotato Dextrose Broth، حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) رشد قارچ تحت اثر عصارهها با استفاده از روش میکروتیتر پلیت اندازهگیری شد. همچنین بیان ژنهای PKS4، PKS13، FG12056 و FG02398 با تکنیکReal-time PCR ارزیابی شد. عصاره شیرینبیان کمترین مقدار MIC (25 میلیگرم بر میلیلیتر) و عصارههای دارچین و ریحان بیشترین مقدار MIC(50 میلیگرم بر میلیلیتر) را داشتند. عصاره شیرینبیان با کمترین مقدار حداقل غلظت قارچکشی (MFC) (50 میلیگرم بر میلیلیتر)، بالاترین خاصیت قارچکشی روی F. graminearum را داشت و عصارههای دارچین و ریحان بیشترین مقدار MFC(100 میلیگرم بر میلیلیتر) را داشتند. میزان بیان ژنهای PKS4، PKS13، FG12056 و FG02398 به طور معنیداری توسط عصاره شیرینبیان کاهش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره شیرینبیان دارای خاصیت قارچکشی و مهارکنندگی بر رشد قارچ F. graminearum است و میزان بیان ژنهای اصلی در مسیر زیستساخت زیرالنون را کاهش میدهد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
فاطمه عبدلی؛ وحید فلاح زاده ممقانی؛ اکبر شیرزاد
چکیده
در این مطالعه به منظور به دست آوردن ریزوباکترهایی با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا و بررسی نقش آنها در بیوکنترل Pectobacterium carotovorum subsp. carotovorum، ابتدا از مناطق مختلف استانهای آذربایجان شرقی و غربی ۱۰۰ نمونه از ناحیه ریزوسفر گیاهان مختلف زراعی جمعآوری و ۲۱۴ جدایه باکتری با روش سری رقت جداسازی و خالص-سازی شد. جدایههای به دست آمده براساس میزان ...
بیشتر
در این مطالعه به منظور به دست آوردن ریزوباکترهایی با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا و بررسی نقش آنها در بیوکنترل Pectobacterium carotovorum subsp. carotovorum، ابتدا از مناطق مختلف استانهای آذربایجان شرقی و غربی ۱۰۰ نمونه از ناحیه ریزوسفر گیاهان مختلف زراعی جمعآوری و ۲۱۴ جدایه باکتری با روش سری رقت جداسازی و خالص-سازی شد. جدایههای به دست آمده براساس میزان بازدارندگی علیه پکتوباکتریوم و توانایی تشکیل بیوفیلم در شرایط آزمایشگاهی غربالگری شدند. از ۲۱۴ جدایه مورد بررسی، ۱۳ جدایه علیه پکتوباکتریوم فعالیت آنتاگونیستی بالایی در شرایط آزمایشگاهی نشان دادند و ۱۲ جدایه توانایی تشکیل بیوفیلم بالایی از خود نشان دادند. در آزمون برشهای سیب زمینی جدایههایی با قدرت تشکیل بیوفیلم بالا مانند G177 و G19-1 به صورت کامل از استقرار بیمارگر جلوگیری کرده و مانع ایجاد پوسیدگی نرم شدند. با این وجود در شرایط گلخانهای تنها جدایه G177 بیماری را کنترل نمود و علاوه بر آن موجب افزایش رشد طولی ساقه نیز شد. به طور کلی نتایج به دست آمده نشان دهنده آن بود که تشکیل بیوفیلم به تنهایی به عنوان مکانیسم، مسئول بیوکنترل پکتوباکتریوم نبوده است و این فاکتور تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
بهرخ شعبانی؛ رسول رضائی؛ حبیب اله چاره گانی؛ امین صالحی
چکیده
بیماری بلایت باکتریایی برنج با عامل Xanthomonas oryzae pv. oryzae، یکی از مهمترین بیماریهای برنج در سراسر دنیا میباشد. وقوع این بیماری در ایران نیز گزارش گردیده است. در تحقیق حاضر اثرات ضدباکتریایی تعدادی از گیاهان دارویی موجود در طبیعت استان کهگیلویه و بویراحمد بر این باکتری و همچنین باکتری غیربیماریزای Pseudomonas fluorescens CHA0 مورد بررسی قرار ...
بیشتر
بیماری بلایت باکتریایی برنج با عامل Xanthomonas oryzae pv. oryzae، یکی از مهمترین بیماریهای برنج در سراسر دنیا میباشد. وقوع این بیماری در ایران نیز گزارش گردیده است. در تحقیق حاضر اثرات ضدباکتریایی تعدادی از گیاهان دارویی موجود در طبیعت استان کهگیلویه و بویراحمد بر این باکتری و همچنین باکتری غیربیماریزای Pseudomonas fluorescens CHA0 مورد بررسی قرار گرفت. بررسی اثر ضدباکتریایی اسانسهای آویشن دنایی، رزماری، رازیانه، پونه، نعناع و شمعدانی معطر در شرایط آزمایشگاه به روش نشر در آگار انجام گرفت. همچنین حداقل غلظت مهارکنندگی و حداقل غلظت کشندگی اسانسها تعیین گردید. یافتههای این پژوهش نشان داد که بیشترین اثر ضدباکتریایی در غلظت mg/ml4 و mg/ml100، مربوط به گیاه آویشن دنایی میباشد، همچنین در غلظت mg/ml4، کمترین اثر متعلق به گیاه پونه میباشد. در غلظتmg/ml 1، بیشترین اثر ضدباکتریایی مربوط به گیاهان نعناع، پونه و رازیانه بود. باکتری Xanthomonas oryzae pv. oryzae بیشترین حساسیت را به اسانس آویشن دنایی با حداقل غلظت مهارکنندگی mg/ml122/0 و حداقل غلظت کشندگی mg/ml245/0 و باکتری Pseudomonas fluorescens CHA0 بیشترین حساسیت را به اسانس رازیانه با حداقل غلظت مهارکنندگی mg/ml95/1 و حداقل غلظت کشندگی mg/ml90/3 نشان دادند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
سیمین نصرتی
چکیده
سیمین نصرتی* دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد، گروه گیاهپزشکی، یزد، ایران، استادیار یزد-صفائیه- انتهای بلوار پروفسور حسابی- دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد. کد پستی 8916871967، تلفن 353182200 09133933719 ایمیل نویسنده مسئول مکاتبات: siminnosrati@yahoo.com چکیده: کنترل بیولوژیک بیماریهای گیاهی شاخص مهم تولید محصولات کشاورزی ارگانیک است. جهت یافتن جدایه های بومی ...
بیشتر
سیمین نصرتی* دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یزد، گروه گیاهپزشکی، یزد، ایران، استادیار یزد-صفائیه- انتهای بلوار پروفسور حسابی- دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد. کد پستی 8916871967، تلفن 353182200 09133933719 ایمیل نویسنده مسئول مکاتبات: siminnosrati@yahoo.com چکیده: کنترل بیولوژیک بیماریهای گیاهی شاخص مهم تولید محصولات کشاورزی ارگانیک است. جهت یافتن جدایه های بومی مناسب تریکودرما برای کنترل بیولوژیک پوسیدگی فوزاریومی خیار، از خاک گلخانه در مناطق عمده کاشت استان یزد نمونه برداری انجام شد. پس از جداسازی و خالص سازی و براساس ویژگی های مورفولوژی و مولکولی جدایههای بومی تریکودرما از هم تفکیک شدند. 20 ایزوله تریکودرما, متعلق به گونه های T. harzianum و T. atroviride شناسایی شدند. نتایج تجزیه واریانس دادههای آزمون های کشت متقابل و تولید متابولیتهای فرار نشان داد که ایزوله های بومی در سطح احتمال یک درصد از رشد میسلیوم قارچ F. oxysporum ممانعت کردند. نتایج نشان داد که سرعت رشد این جدایهها بسیار بیشتر از عامل بیماری پوسیدگی فوزاریوم بوده، به طوریکه پس از چند روز پرگنههای آن را پوشاندند و ضمن اشغال محل رشد و مصرف غذای مورد نیاز، روی میسلیوم پاتوژن نیز رشد کردند و با تولید ترکیبات فرار، مانع تشکیل میسلیوم قارچ پاتوژن شدند. نتایج نشان داد که بیشترین درصد بازدارندگی از رشد میسلیوم مربوط به گونه T. atroviride (Ta8) بود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
رباب اعزازی؛ مهدی داوری
چکیده
برهموم یکی از فرآوردههای جانبی با ارزش زنبورعسل میباشد که زنبورهای کارگر با جمعآوری صمغ گیاهان و مخلوط کردن آن با آنزیمهای خود، مادهای چسبناک، موممانند و معطر را تولید میکنند. برخی خواص بیولوژیکی از قبیل خواص ضدباکتریایی، ضدقارچی و آنتیاکسیدانی برای این ماده به اثبات رسیده است. در این پژوهش، فعالیت مهار کنندگی عصاره ...
بیشتر
برهموم یکی از فرآوردههای جانبی با ارزش زنبورعسل میباشد که زنبورهای کارگر با جمعآوری صمغ گیاهان و مخلوط کردن آن با آنزیمهای خود، مادهای چسبناک، موممانند و معطر را تولید میکنند. برخی خواص بیولوژیکی از قبیل خواص ضدباکتریایی، ضدقارچی و آنتیاکسیدانی برای این ماده به اثبات رسیده است. در این پژوهش، فعالیت مهار کنندگی عصاره اتانولی برهموم روی چهار قارچ بیماریزای پس از برداشت گیاهی شامل Aspergillus flavus (عامل کپک زرد پسته)، Botrytis cinerea، A. tubingensis وCladosporium cladosporioides (قارچهای عامل پوسیدگی میوه انگور) بررسی شد. برای این منظور، ابتدا عصاره اتانولی برهموم در غلظتهای 50، 100، 250، 500 و 1000 میکروگرم بر میلیلیتر به محیط کشت PDA افزوده شد. سپس دیسک میسلیومی جوان قارچی در مرکز محیط کشت حاوی عصاره، مایهزنی و میزان رشد آنها اندازهگیری و میزان درصد بازدارندگی عصاره تعیین شد. نتایج نشان داد که بین گونههای قارچی، غلظتهای عصاره و همچنین برهمکنش بین گونههای قارچی و غلظتهای مختلف آن تفاوت معنیداری (P≤0.01) وجود دارد. گونههای قارچی، میزان حساسیت متفاوتی در مواجهه با غلظت مشخص از عصاره مزبور نشان دادند، ولی به طور کلی بیشترین درصد بازدارندگی در بیشترین غلظت مورد استفاده مشاهده شد. قارچهای A. tubengensis و C. cladosporioides به ترتیب با %88/80 و %11/79 بیشترین درصد بازدارندگی از رشد را در غلظت µg/L 1000 عصاره مزبور نشان دادند. با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت که برهموم بهعنوان فرآوردهای طبیعی، پتانسیل ضدقارچی دارد و میتوان پس از تحقیقات تکمیلی از آن برای مهار زیستی بیماریهای پس از برداشت قارچی بهره برد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
فرناز فکرت؛ ذبیح الله اعظمی ساردویی؛ الهام ملایی مقبلی؛ اسحاق مقبلی هنزایی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اثر ورمیکمپوست و قارچ میکوریز Glomus versiform جهت کنترل Fusarium oxysporum f.sp. lycopersici در گیاه گوجهفرنگی انجام شد. بذور گوجهفرنگی در بسترهای حاوی: خاک استریل (شاهد)، قارچ G. Versiform(G)، ورمیکمپوست (V)، ترکیب Glomus + ورمیکمپوست (V+G) در جعبه نشا کشت شدند. پنج هفته بعد ریشههای گیاه در سوسپانسیون اسپور قارچ F. oxysporum و آب، تیمار ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی اثر ورمیکمپوست و قارچ میکوریز Glomus versiform جهت کنترل Fusarium oxysporum f.sp. lycopersici در گیاه گوجهفرنگی انجام شد. بذور گوجهفرنگی در بسترهای حاوی: خاک استریل (شاهد)، قارچ G. Versiform(G)، ورمیکمپوست (V)، ترکیب Glomus + ورمیکمپوست (V+G) در جعبه نشا کشت شدند. پنج هفته بعد ریشههای گیاه در سوسپانسیون اسپور قارچ F. oxysporum و آب، تیمار و به گلدان منتقل شدند. در پایان آزمایش، نشانههای بیماریزایی، شاخصهای رشدی، بهبود جذب عناصر ماکرو، میزان کلروفیل برگها و درصد کلنیزه شدن ریشهها ارزیابی شد. نتایج نشان داد استفاده از ترکیب (V+G) مؤثرتر از کاربرد هرکدام بهتنهایی بود. تیمار گیاهان آلوده به پاتوژن با ترکیب مذکور وقوع زردی برگها را بهطور معنیداری تا ۳/۱۷ درصد کاهش داد و در مقابل تیمار شاهد آلوده ۶/۶۸ درصد ارزیابی شد. همچنین با توجه به نتایج کلنیزه شدن ریشهها توسط قارچ G. versiform، تیمار V+G+F- با افزایش ۲۳ درصدی بهبود یافت. در حالت آلودگی با قارچ F. oxysporum کمترین مقدار کلروفیل در تیمار شاهد ۱۲ (عدد SPAD) تخمین زده شد درحالیکه در تیمار V+G به مقدار ۳۰ افزایش یافت. همچنین بیشترین میزان جذب عناصر N، P، K در تیمار گیاه با V+G حاصل شد. بر اساس یافتههای این مطالعه، کاربرد (V+G) در کنترل بیماری فوزاریومی گوجهفرنگی علاوه بر بهبود رشد و سلامت گیاه، در کنترل بیمارگر مذکور قابل توصیه میباشد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
اقدس خطیب؛ مجتبی مرادزاده اسکندری؛ احمد درخشان؛ هادی محمودی
چکیده
در این پژوهش کارآیی سه جدایه قارچ harzianumTrichoderma بهدست آمده از ترکیبات تجاری تریانومپی، تریکومیکساچ-وی، تریکوفانگاس و دو جدایه بومی Th1 و Th2 این قارچ از نظر کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی خربزه به روش تیمار بذر در آزمایشگاه و گلخانه ارزیابی شد. در آزمایشگاه بذور مایهزنی شده با بیمارگر و ترکیبات تجاری و دو جدایه بومی، از نظر میزان ...
بیشتر
در این پژوهش کارآیی سه جدایه قارچ harzianumTrichoderma بهدست آمده از ترکیبات تجاری تریانومپی، تریکومیکساچ-وی، تریکوفانگاس و دو جدایه بومی Th1 و Th2 این قارچ از نظر کنترل بیماری پژمردگی فوزاریومی خربزه به روش تیمار بذر در آزمایشگاه و گلخانه ارزیابی شد. در آزمایشگاه بذور مایهزنی شده با بیمارگر و ترکیبات تجاری و دو جدایه بومی، از نظر میزان جوانهزنی بررسی شدند. نتایج نشان داد جدایههای تریانوم پی و Th1 با ایجاد بهترتیب 95 و 5/92% جوانهزنی، مؤثرترین تیمارها بوده و نسبت به شاهد که 25% جوانهزنی داشت، اختلاف معنیدار نشان داد. در گلخانه، بذور با تیمارهایی شامل سه ترکیب تجاری بیولوژیک، دوجدایه تکثیرشده در سبوس با سه غلظت 5/0، 5/1 و 5/2 در هزار، دو قارچکش رورال تیاس و تیابندازول با غلظتهای 5/1، 2 و 5/2 در هزار ضدعفونی و در گلدانهایی با خاک مایهزنی شده به قارچ کشت شدند. شاخصهای رشدی و شدت بیماری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج شدت بیماری نشان داد تریانوم و تریکومیکس 5/2%، تریکوفانگ 5/1 و رورال 2% بهترتیب با 80، 5/67، 5/67 و 5/67% بوتههای سالم، در مقایسه با شاهد با 5/7 درصد، مؤثرترین تیمارها بود. شاخصهای رشدی، رورال2%، تریانوم5/2 در هزار و سوسپانسیونی از جدایهها با غلظت 106 اسپور در میلیلیتر، مایهزنی شد، بهترین تیمارها بودند. نتایج نشان داد جدایههای بومی و تجاری harzianumT.پتانسیل کنترل این بیماری را از طریق تیمار بذر داشته، این توانایی قابل مقایسه با قارچکشها بوده و در بین جدایههای قارچ آنتاگونیست، این قابلیت متفاوت میباشد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
محمد جواد زاهد؛ کیوان بهبودی
چکیده
پوسیدگی ریشه و طوقه گوجهفرنگی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. radicis-lycopersici (FORL) یکی از بیماریهای مهم خاکزاد گوجهفرنگی بهحساب میآید. در این پژوهش 740 جدایه اکتینوباکتری از مزارع گوجهفرنگی مناطق مختلف استانهای فارس و البرز جمعآوری گردید. آزمونهای آنزیمی انجام گرفته حاکی از تولید آنزیم پروتئاز و توانایی تولید سیدروفور ...
بیشتر
پوسیدگی ریشه و طوقه گوجهفرنگی با عامل Fusarium oxysporum f.sp. radicis-lycopersici (FORL) یکی از بیماریهای مهم خاکزاد گوجهفرنگی بهحساب میآید. در این پژوهش 740 جدایه اکتینوباکتری از مزارع گوجهفرنگی مناطق مختلف استانهای فارس و البرز جمعآوری گردید. آزمونهای آنزیمی انجام گرفته حاکی از تولید آنزیم پروتئاز و توانایی تولید سیدروفور در تمامی جدایهها بود. محیط کشت فیلتر شده جدایه UTS49 بهعنوان جدایه برتر با جمعیت 108 × 3 به میزان 94 درصد از جوانهزنی اسپور قارچ بیمارگر جلوگیری کرد. بیشترین میزان تشکیل بیوفیلم باکتریایی مربوط به جدایههای UTS385، UTS10 و UTS49 بود. در بررسیهای گلخانهایجدایه UTS49 موجب کاهش علائم بیماری به میزان 75 درصد شد. بررسی جمعیت جدایه UTS49 در ریزوسفر خیار و گوجهفرنگی، بیانگر توان این جدایهدر کلنیزاسیون قوی و پایدار است. بر اساس آزمونهای فوق جدایه UTS49بهعنوان بهترین جدایه در کنترل بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه گوجهفرنگی مشخص شد. با توجه به آزمونهای بیوشیمیایی و توالی rDNA 16s، این جدایه Streptomyces carpaticusشناسایی و معرفی گردید.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
ارغوان اردلان؛ سعید عباسی؛ روح اله شریفی
چکیده
یکی از راهبردهایی که در امر تجاری سازی عوامل بیوکنترل در نظر گرفته میشود، بحث طراحی محیط کشت برای تولید انبوه این باکتریهاست. این پژوهش با هدف بررسی اثر برخی عناصر معدنی روی تولید زیستتوده و فعالیت بیوکنترلی باکتریBacillus pumilus INR7 علیه Rhizoctonia solaniعامل مرگ گیاهچۀ لوبیا به اجرا درآمد. عناصر معدنی مورد استفاده در این پژوهش شامل آهن، روی، ...
بیشتر
یکی از راهبردهایی که در امر تجاری سازی عوامل بیوکنترل در نظر گرفته میشود، بحث طراحی محیط کشت برای تولید انبوه این باکتریهاست. این پژوهش با هدف بررسی اثر برخی عناصر معدنی روی تولید زیستتوده و فعالیت بیوکنترلی باکتریBacillus pumilus INR7 علیه Rhizoctonia solaniعامل مرگ گیاهچۀ لوبیا به اجرا درآمد. عناصر معدنی مورد استفاده در این پژوهش شامل آهن، روی، مس، بُر، کبالت، مولیبدن و منگنز بود که هر کدام در سه غلظت مورد استفاده قرار گرفتند. در این میان، غلظت متوسط و بیشینۀ آهن (36 و 72 میکرومول) و مس (7 و 14 میکرومول) و غلظت کمینۀ منگنز (5/12 میکرومول) به صورت معنیداری باعث افزایش جمعیت باکتری شدند. غلظت کمینه و متوسط روی (35 و 70 میکرومول) و بیشینۀ کبالت (14 میکرومول) باعث کاهش معنیدار جمعیت باکتری در مقایسه با محیط پایه M1 شدند. در آزمون گلخانهای، عناصر آهن در غلظت متوسط (36) و مس در غلظت بیشینه (14 میکرومول) بیشترین اثر را در افزایش کارایی باکتری در کنترل بیماری مرگ گیاهچۀ لوبیا نشان دادند. در مقابل، غلظتهای بیشینۀ آهن (72 میکرومول)، کمینۀ روی (35 میکرومول)، بیشینۀ منگنز (50 میکرومول) و متوسط مولیبدن (1/8 میکرومول) باعث کاهش معنیدار کارایی بیوکنترلی باکتری در مقایسه با محیط پایه M1 شدند. در مجموع، غلظت بهینه برای عناصر مورد استفاده مشابه نبود و حتی در مورد یک عنصر خاص بین غلظت بهینه برای تولید زیستتوده و کارایی باکتری در بیوکنترل بیماری اختلاف وجود داشت.