سیدزمان حسینی؛ پژمان خدایگان؛ روح اله صابری
چکیده
باکتریهای محرک رشد گیاهان با داشتن توان بالا در جهت افزایش زیستتوده و کنترل بیماریهای گیاهی، میتوانند جانشین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باشند. بهمنظور بررسی مهار زیستی Pseudomonas syringae pv. lachrymans عامل بیماری لکه زاویهای خیار در شرایط آزمایشگاه و گلخانه، از باکتریهای جداسازی شده از خاک ریزوسفر خیار به همراه ...
بیشتر
باکتریهای محرک رشد گیاهان با داشتن توان بالا در جهت افزایش زیستتوده و کنترل بیماریهای گیاهی، میتوانند جانشین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باشند. بهمنظور بررسی مهار زیستی Pseudomonas syringae pv. lachrymans عامل بیماری لکه زاویهای خیار در شرایط آزمایشگاه و گلخانه، از باکتریهای جداسازی شده از خاک ریزوسفر خیار به همراه تعدادی از نمونههای مجموعه باکتریهای گروه گیاهپزشکی دانشگاه ولیعصر رفسنجان استفاده شد. بعد از غربالگری آزمایشگاهی، چهار جدایه که دارای توان ایجاد هاله بازدارنده بودند برای بررسیهای بعدی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه انتخاب شدند. خصوصیات مهار زیستی جدایهها مانند تولید متابولیتهای ثانویه و بعضی از ویژگیهای تحریککنندگی رشد در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارزیابیهای گلخانهای، توان جدایههای باکتریایی در کنترل بیماری از طریق ممانعت در ایجاد علایم با تعیین سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و افزایش زیستتوده گیاه خیار با بررسی شاخصهای رشدی مطالعه شد. نتایج بررسی گلخانهای نشان داد که جدایه Pseudomonas fluorescens VRPF 54 کارآیی مناسبی در مهار زیستی بیماری داشت. در شرایط گلخانه، این جدایه به تنهایی و تواًم با بیمارگر به طور معنیداری باعث افزایش زیستتوده و کنترل بیماری لکه زاویهای خیار گردید. پس از انتخاب این جدایه، برخی از ویژگیهای آنتاگونیستی، خصوصیات بیوشیمیایی و شناسایی مولکولی آن در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از اندازهگیری آنزیمهای پراکسیداز، گایاکولپراکسیداز، فنیلآلانینآمونیالیاز، پلیفنلاکسیداز و محتوی فنل کل روند افزایشی را نشان داد.
نجمه حاج عبدالهی؛ روح اله صابری؛ پژمان خدایگان؛ محمد مرادی؛ کبری مسلم خانی
چکیده
کلونیزاسیون و جمعیت باکتریهای آنتاگونیست در ناحیه ریزوسفر نقش تعیین کنندهای در ایفای اثر آنتاگونیستی آنها دارد. در این مطالعه به منظور تعیین جمعیت بهینهی باکتریهای آنتاگونیست به گونهای که بتوانند باعث القای حداکثری توان دفاعی گیاه شوند، و هم چنین به منظور بررسی اثر جمعیت اولیه مایهزنی شده با میزان برخی آنزیم-های دخیل ...
بیشتر
کلونیزاسیون و جمعیت باکتریهای آنتاگونیست در ناحیه ریزوسفر نقش تعیین کنندهای در ایفای اثر آنتاگونیستی آنها دارد. در این مطالعه به منظور تعیین جمعیت بهینهی باکتریهای آنتاگونیست به گونهای که بتوانند باعث القای حداکثری توان دفاعی گیاه شوند، و هم چنین به منظور بررسی اثر جمعیت اولیه مایهزنی شده با میزان برخی آنزیم-های دخیل در مقاومت گیاه، میزان جذب عناصر کم مصرف، کلروفیل و کارتنوئید مقدار آنزیمهای پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، فنیل آلانین آمونیالیاز، فنل کل، پروتئین کل، روی، آهن، منگنز، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید در جمعیتهای 104، 106 و 108 CFU/ml در چهار باکتری آنتاگونیست Pseudomonas fluorescens VUPF5، P. fluorescens T-17، Bacillus subtilis V1 و B. subtilis 96 در گیاه پسته رقم سرخس اندازهگیری شد. آزمایشات در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی و با سه تکرار برای هر تیمار انجام گرفت. یررسیها نشان داد علیرغم متفاوت بودن نتایج حاصل از اثر تیمارهای جمعیتی گوناگون باکتریها بر روی فاکتورهای مطالعه شده، همهی تیمارهای جمعیتی از یک الگوی ثابت پیروی میکنند به گونهای که با افزایش جمعیت باکتری میزان آنزیمها، فنل کل اندازهگیری شده، میزان عناصر کم مصرف، کلروفیل و کارتنوئید نیز افزایش مییابد.
فرشته حیدری تاج آبادی؛ مسعود احمدزاده؛ غلامرضا صالحی جوزانی؛ پژمان خدایگان
چکیده
باکتری گرم منفی Bdellovibrio bacteriovorus یک باکتری شکارگر است که دیگر باکتریهای گرم منفی را از ناحیه پریپلاسم، مورد حمله قرار داده و باعث متلاشی شدن باکتری میزبان میشود، لذا این باکتری پتانسیل استفاده به عنوان شکارگر عوامل بیمارگر گیاهی را دارا است. هدف از اجرای تحقیق حاضر، جداسازی، شناسایی و بررسی خصوصیات باکتریهای Bdellovibrio از نمونه های آب ...
بیشتر
باکتری گرم منفی Bdellovibrio bacteriovorus یک باکتری شکارگر است که دیگر باکتریهای گرم منفی را از ناحیه پریپلاسم، مورد حمله قرار داده و باعث متلاشی شدن باکتری میزبان میشود، لذا این باکتری پتانسیل استفاده به عنوان شکارگر عوامل بیمارگر گیاهی را دارا است. هدف از اجرای تحقیق حاضر، جداسازی، شناسایی و بررسی خصوصیات باکتریهای Bdellovibrio از نمونه های آب و خاک شهر رفسنجان در استان کرمان برای اولین بار بود. در این راستا، پس از نمونه برداری، دو جدایه باکتری Bdellovibrio با استفاده از باکتری Escherichia coli سویه K12 به عنوان میزبان (شکار) روی محیط کشت آگار دو لایه از نمونه های خاک و آب جداسازی شدند. شناسایی جدایه ها در سطح گونه با روش فنوتیپی و تکثیر و توالی یابی ترادف ژن 16S rDNA انجام شد. نتایج بررسی فیلوژنتیکی نشان داد که جدایه ها به میزان ۹۹ درصد با گونه B. bacteriovorus شباهت دارند. در ادامه اثرات شکارگری این دو جدایه بر روی 9 باکتری گرم منفی مختلف بررسی شد. نتایج نشان داد که جدایه ها فقط قادر به شکارگری باکتری E. coli هستند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
محمد ادبی فیروزجایی؛ پژمان خدایگان؛ فرید بیگی؛ روح الله صابری ریسه
چکیده
بلاست مرکبات یکی از بیماریهای مهم مرکبات در شمال کشور است که توسط گونههایی از جنس سودوموناس (Pseudomonas spp.) ایجاد میشود. این بیماری در شرایط اقلیمی مساعد، خسارتهای چشمگیری به باغهای مرکبات وارد میکند. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها و ترکیبات شیمیایی سنتزی، کنترل بیولوژیک یا استفاده از ترکیبات گیاهی ضد میکروبی ...
بیشتر
بلاست مرکبات یکی از بیماریهای مهم مرکبات در شمال کشور است که توسط گونههایی از جنس سودوموناس (Pseudomonas spp.) ایجاد میشود. این بیماری در شرایط اقلیمی مساعد، خسارتهای چشمگیری به باغهای مرکبات وارد میکند. با توجه به محدودیتهای استفاده از آنتیبیوتیکها و ترکیبات شیمیایی سنتزی، کنترل بیولوژیک یا استفاده از ترکیبات گیاهی ضد میکروبی میتواند روشی مؤثر برای کنترل بیماری بلاست باشد. در این تحقیق اثر چند جدایة مخمر رورست و عصارة بذر گلپر ایرانی (Heracleum persicum) بر عوامل بلاست مرکبات در شرایط آزمایشگاه (آزمون هالة بازدارندگی) و گلخانه، بررسی شد. جدایههای آنتاگونیست از نمونههای برگ مرکبات مناطق مختلف استانهای شمالی کشور جداسازی شدند. همچنین، بذر گلپر از مناطق مرتفع شهرستان بابل جمعآوری شد. در بررسی آزمایشگاهی، عصارة گلپر اثر معنیداری در مهار رشدی دو عامل بیمارگر از خود نشان داد، اما هیچیک از جدایههای مخمری نتوانستند بازدارندگی علیه دو بیمارگر ایجاد کنند. نتایج بررسی گلخانهای نشان داد که یکی از جدایههای مخمری (Pichia sp.) با میانگین کاهش 8/78 درصدی بهترین جدایه در کاهش شدت بیماری بلاست مرکبات بود. همچنین، عصارة گلپر توانست جمعیت بیمارگرها را در سطح میوة مرکبات، نسبت به شاهد تا 60 درصد کاهش دهد. یافتههای این تحقیق نشان داد که استرینPichia sp. و عصارة گلپر در کنترل بیماری مؤثر هستند.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
آرزو لگزیان؛ روح اله صابریریسه؛ پژمان خدایگان
چکیده
در این تحقیق رشد دو سویة باکتریPseudomonas fluorescens VUPf5 و fluorescens VUPf5-1 P. (باکتری جهشیافتة مشابه جهشیافتة سیستم تنظیمی gac) در محیطهای کشت آلی ارزیابی شد. این جهش خودبهخودی تولید ترکیبات ضد قارچی سیانید هیدروژن، آنتیبیوتیک فنازین و آنزیم پروتئاز را در سویة بیوکنترل Pseudomonas fluorescens VUPf5 متوقف کرد. با استفاده از محیطهای کشت آلی همراه یا بدون ...
بیشتر
در این تحقیق رشد دو سویة باکتریPseudomonas fluorescens VUPf5 و fluorescens VUPf5-1 P. (باکتری جهشیافتة مشابه جهشیافتة سیستم تنظیمی gac) در محیطهای کشت آلی ارزیابی شد. این جهش خودبهخودی تولید ترکیبات ضد قارچی سیانید هیدروژن، آنتیبیوتیک فنازین و آنزیم پروتئاز را در سویة بیوکنترل Pseudomonas fluorescens VUPf5 متوقف کرد. با استفاده از محیطهای کشت آلی همراه یا بدون سولفات روی سعی شد که جمعیت جهشیافتهها تا حد امکان کاهش یابد. با هدف افزایش رشد جمعیت VUPf5 و کاهش رشد جمعیت VUPf5-1، شش منبع کربنی (ملاس چغندرقند، نشاسته، سیبزمینی، خرما، شکر، سیب) ،سه منبع ازتی (سویا، اوره، سولفات آمونیوم) و یک منبع کربنی ـ ازتی (جوانة گندم) بررسی شدند. محیط کشت 13B (ملاس چغندرقند، جوانة گندم، سویا، شکر، سیب و سولفات منگنز)، محیط کشت بهتری از لحاظ جمعیت باکتری VUPf5 (1010× 56/5 سلول باکتری در هر میلیلیتر) در مقایسه با محیطهای کشت دیگر شناخته شد و اختلاف جمعیت باکتری در مقایسه با سایر محیطها معنیدار بود. محیط کشت 1D (ملاس چغندرقند، جوانة گندم، سویا، شکر، سیب و سولفات روی) سبب کاهش چشمگیری در تکثیر پرگنههای جهشیافته شد. نتایج بهدستآمده میتواند مبنای قابل اعتمادی برای تکثیر بهینة عامل بیوکنترل در فرایندهای فرمانتاسیون را فراهم کند.