کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
عادله سبحانی پور؛ کیوان بهبودی؛ اسماعیل محمودی؛ محسن فرزانه
چکیده
باکتری Pectobacterium carotovorum یکی از مهمترین باکتریهای بیماریزای سیبزمینی در دنیا است. بیان تعدادی از ژنهایی که در تولید فاکتورهای بیماریزایی در این باکتری دخیل هستند با سیستم حدنصاب احساس تنظیم میشود. در P. carotovorum مولکولهای سیگنال دخیل در این سیستم از نوع AHLs میباشند. در این تحقیق 1280 جدایه باکتری از ریزوسفر گیاهان مختلف ...
بیشتر
باکتری Pectobacterium carotovorum یکی از مهمترین باکتریهای بیماریزای سیبزمینی در دنیا است. بیان تعدادی از ژنهایی که در تولید فاکتورهای بیماریزایی در این باکتری دخیل هستند با سیستم حدنصاب احساس تنظیم میشود. در P. carotovorum مولکولهای سیگنال دخیل در این سیستم از نوع AHLs میباشند. در این تحقیق 1280 جدایه باکتری از ریزوسفر گیاهان مختلف میزبان این بیمارگر از مناطق مختلف ایران جدا شد. برای غربال آنها از جهت توان غیرفعالسازی AHLs از Chromobacterium violaceum CV026 و Escherchia coli pSB401 بهعنوان گزارشگر استفاده شد. 69 جدایه به میزان بسیار زیاد قادر به تجزیه AHL بودند. اندازهگیری میزان تجزیه AHL با روش HPLC نشان داد که در برخی جدایهها هیچ میزانی از C6-HSL ردیابی نشد و بهطور کامل توسط آنتاگونیستها تجزیه شده بود. توانایی این جدایههای انتخابی از نظر کاهش لهیدگی غده سیبزمینی بررسی شد. 40 جدایه توانستند بیش از 50 درصد کاهش در لهیدگی غده ایجاد کنند. توانایی 16 جدایه برتر آنها برای کاهش پوسیدگی ساقه نیز آزمایش شد که جدایههای Bacillus toyoensis 2L، Escherchia coli 1M و Acinetobacter calcoaceticus 32P بیش از 70 درصد پوسیدگی ساقه را کاهش دادند. استرینها با توالییابی ناحیه 16srDNA شناسایی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که مداخله در سیستم حدنصاب احساس باکتری P.carotovorum میتواند بهعنوان یک هدف خوب برای توسعه روش کنترل بیولوژیک این بیماری مطرح باشد.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
حمیدرضا علیزاده؛ محسن فرزانه؛ ذبیح الله اعظمی
چکیده
کاربرد اسانسها در کنترل بیمارگرهای گیاهی عموماً بهدلیل محلولیت پایین در آب، فشار بخار بالا و ناپایداری فیزیکی و شیمیایی با دشواریهایی همراه است. یکی از روشهای بهحداقلرساندن این تأثیرات، استفاده از سیستم نانوامولسیون است. افزون بر این ضمن سهولت کاربرد و پایداری باعث افزایش خواص ضد میکروبی نیز میشود. در این تحقیق، پس از ...
بیشتر
کاربرد اسانسها در کنترل بیمارگرهای گیاهی عموماً بهدلیل محلولیت پایین در آب، فشار بخار بالا و ناپایداری فیزیکی و شیمیایی با دشواریهایی همراه است. یکی از روشهای بهحداقلرساندن این تأثیرات، استفاده از سیستم نانوامولسیون است. افزون بر این ضمن سهولت کاربرد و پایداری باعث افزایش خواص ضد میکروبی نیز میشود. در این تحقیق، پس از تهیة اسانس دارچین (Cinammon zeylanicum)، نانوامولسیون اسانس تهیه و مشخصات فیزیکی و شیمیایی آن مشخص شد. اندازة ذرهای نانوامولسیون 97/3±33/115 نانومتر تعیین شد. امولسیون و نانوامولسیون اسانس بههمراه قارچکش تیابندازول در غلظتهای مختلف مادة مؤثره برای کنترل قارچهای Rhizopus stolonifer و Botrytis cinerea عامل پوسیدگی میوة توتفرنگی مطالعه شدند. نتایج در محیط کشت جامد PDA نشان داد که امولسیون و نانوامولسیون اسانس دارچین تفاوت معنیداری در فعالیت ضد قارچی نداشت و علیه قارچهای B. cinerea و R. stoloniferبهترتیب حداقل غلظت بازدارندگی کامل برابر 500 و 1000 میکرولیتر مادة مؤثره در لیتر محیط کشت نشان دادند. نتایج روی میوه نشان داد که نانوامولسیون اسانس نسبت به امولسیون اسانس، تأثیر بیشتری در کاهش پوسیدگیهای قارچی میوة توتفرنگی دارد. در بالاترین غلظت کاربردی (2 در هزار)، بین تیابندازول با نانوامولسیون اسانس دارچین تفاوت معنیدار در کاهش پوسیدگی رایزوپوسی میوه مشاهده نشد. در کنترل پوسیدگی خاکستری میوه، ناشی از B. cinerea نانوامولسیون دارچین در غلظتهای 2 در هزار و 1 در هزار بهترتیب با 33/3 و 83/5 درصد پوسیدگی خاکستری میوه، بیشترین تأثیر را در کاهش پوسیدگی داشت. نانوامولسیون اسانس دارچین برای ساخت قارچکشهای طبیعی میتواند توصیه شود.
کنترل بیولوژیک بیمایهای گیاهی
ساناز چگینی؛ کیوان بهبودی؛ محمد جوان نیکخواه؛ محسن فرزانه
چکیده
در این پژوهش، تأثیر جدایههایی از قارچ تریکودرما برای کاهش رشد قارچ Aspergillus flavus R5 و آفلاتوکسین ناشی از آن در شرایط آزمایشگاه در محیط کشت و مغز پسته مطالعه شد. غربالگری اولیه براساس تأثیر ترکیبات فرّار و غیرفرّار جدایهها روی رشد استرین A. flavus R5انجام شد. نتایج نشان داد که ترکیبات فرار 4 جدایة T1، T3، T4 وT17 به ترتیب با 66/60 درصد، 88/68 ...
بیشتر
در این پژوهش، تأثیر جدایههایی از قارچ تریکودرما برای کاهش رشد قارچ Aspergillus flavus R5 و آفلاتوکسین ناشی از آن در شرایط آزمایشگاه در محیط کشت و مغز پسته مطالعه شد. غربالگری اولیه براساس تأثیر ترکیبات فرّار و غیرفرّار جدایهها روی رشد استرین A. flavus R5انجام شد. نتایج نشان داد که ترکیبات فرار 4 جدایة T1، T3، T4 وT17 به ترتیب با 66/60 درصد، 88/68 درصد، 33/63 درصد و 59 درصد و ترکیبات غیرفرار جدایههای ذکرشده در غلظت 50 درصد به ترتیب با 50 درصد ، 82 درصد، 75 درصد و 58 درصد کاهش، بیشترین تأثیر را در جلوگیری از رشد میسلیومی A. flavus R5دارند. در حضور عصـارة برونسلولی این 4 جدایه، میزان آفلاتوکسین و رشد استرین A. flavus R5 در محیط مایع کاهش یافت و بیشترین میزان کاهش آفلاتوکسین مربوط به جدایههای T3و T4 به ترتیب با 76/89 درصد و 25/86 درصد بود. تأثیر عصارة این 4 جدایه در پاکسازی آفلاتوکسین اضافهشده به محیط کشت نشان داد که این جدایهها باعث کاهش معنیدار آفلاتوکسین شدند و جدایة T3 با 03/88 درصد کاهش آفلاتوکسین، بیشترین تأثیر را از خود نشان داد. بررسی کاربرد عصـارة برون سلولی جدایههای T1، T3، T4 و T17به ترتیب سبب 11/64 درصد، 40/84 درصد، 88/77 درصد و 44/51 درصد کاهش میزان آفلاتوکسین تولیدشده در پسته شدند. جدایههای T1، T3، T4 و T17 به ترتیب متعلق به گونههای T. harzianum، T. longibrachiatum، T. harzianum و T. harzianum بودند.