کنترل بیولوژیک آفات
مهرداد محمدیانی؛ جواد کریمی؛ غلامحسین مروج
چکیده
The Rosaceous longhorn beetle (RLHB), Osphranteria coerulescens Redtenbacher (Coleoptera: Cerambycidae) is a significant pests of fruit orchard in Iran and it is costly to control it. During an ongoing project on natural enemies of O. coerulescens in Mashhad region, North East of Iran, two isolates of entomopathogenic fungi (EPF) were isolated as natural pathogens on the larvae. The fungal isolates were identified based on morphological characters and then ITS gene sequences were used for inferring phylogenetic relationship. These isolates were identified as Beauveria bassiana sensu lato (Balsamo) ...
بیشتر
The Rosaceous longhorn beetle (RLHB), Osphranteria coerulescens Redtenbacher (Coleoptera: Cerambycidae) is a significant pests of fruit orchard in Iran and it is costly to control it. During an ongoing project on natural enemies of O. coerulescens in Mashhad region, North East of Iran, two isolates of entomopathogenic fungi (EPF) were isolated as natural pathogens on the larvae. The fungal isolates were identified based on morphological characters and then ITS gene sequences were used for inferring phylogenetic relationship. These isolates were identified as Beauveria bassiana sensu lato (Balsamo) Vuillemin (Hypocreales: Clavicipitaceae) and Metarhizium anisopliae sensu lato (Metschnikoff) Sorokin (Hypocreales: Clavicipitaceae). In the laboratory bioassay, potential virulence of entomopathogenic fungi against O. coerulescens larvae was conducted in various treatments. The larvae were susceptible to both EPF isolates, but the B. bassiana isolate caused significantly higher mortality than the M. anisopliae isolate. Application of EPF suspensions under special climatic conditions against in early life stages is thought to be promising for control of O. coerulescens.
کنترل بیولوژیک آفات
الهام سالاری؛ جواد کریمی؛ حسین صادقی نامقی؛ مجید فصیحی هرندی
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیمارگری جدایهی بومی K29 Acrobeloides maximus، از نماتودهای بیمارگر حشرات از استان کرمان، علیه لاروهای کرم خراط Zeuzera pyrina L. (Lepidoptera: Cossidae)، مخربترین آفت درختان گردو در ایران، انجام شد. اهداف اصلی این مطالعه شامل ارزیابی بیمارگری درون تشتک پتری و شاخه، بررسی رابطه بین اندازه بدن میزبان و حساسیت به نماتود ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیمارگری جدایهی بومی K29 Acrobeloides maximus، از نماتودهای بیمارگر حشرات از استان کرمان، علیه لاروهای کرم خراط Zeuzera pyrina L. (Lepidoptera: Cossidae)، مخربترین آفت درختان گردو در ایران، انجام شد. اهداف اصلی این مطالعه شامل ارزیابی بیمارگری درون تشتک پتری و شاخه، بررسی رابطه بین اندازه بدن میزبان و حساسیت به نماتود و همچنین توانایی تولیدمثل و نفوذ نماتود به بدن آفت میشدند. ارزیابی بیمارگری در غلظتهای 5، 10، 20، 50 و 100 لارو عفونتزا به ازای هر لارو آفت در شرایط آزمایشگاه انجام گرفت. میزان LC50 محاسبه شده پس از 72 ساعت 12.1 IJs larva-1 محاسبه شد. در آزمایشهای شاخه نیز این نماتود بیش از 65 درصد تلفات روی لاروها ایجاد و تشریح اجساد لاروها آلودگی نماتودی را در آنها تایید نمود. بررسی رابطه بین اندازه بدن لاروهای Z. pyrina و حساسیت آنها به نماتود نشان داد که میزان تلفات ایجاد شده در لاروهای بزرگتر پس از قرار گرفتن در معرض این بیمارگر بیشتر بود. جدایهی K29، نفوذ و تولیدمثل موفقیتآمیزی در بدن لاروهای خراط و Galleria mellonella داشتند. بیشترین میزان تولیدمثل در غلظت 20 لارو عفونتزا در لاروهای Z. pyrina (30560.5±559.3 IJs) محاسبه شد. نتایج بیانگر آنستکه جدایهی بومی K29، قادر به بیمارگری و تکثیر در لاروهای کرم خراط است. بنابراین میتوان این نماتود بیمارگر را در برنامههای مدیریت تلفیقی کرم خراط مورد توجه قرار داد. لیکن هنوز مطالعات بیشتری درخصوص چگونگی ردیابی لاروهای تیمار شده با این بیمارگر در تنههای تنومند درختان گردو لازم است.
کنترل بیولوژیک آفات
زهرا راحت خواه؛ جواد کریمی؛ محمد قدمیاری؛ غلامحسین مروج
چکیده
ایمنی در حشرات شامل بخشهای مختلف دفاع رفتاری، فیزیکی و ایمنی ذاتی آنهاست. در این بررسی، مؤلفههای کلیدی دخیل در سازوکارهای ایمنی ذاتی لارو پروانۀ مومخوار بزرگ Galleria mellonella بهعنوان حشرۀ مدل، (شامل تغییر در شمار و انواع یاختههای خونی یا هموسیتها و نیز تغییرپذیری فعالیت آنزیم فنلاکسیداز) در برابر دو گونه جدایۀ بومی نماتود ...
بیشتر
ایمنی در حشرات شامل بخشهای مختلف دفاع رفتاری، فیزیکی و ایمنی ذاتی آنهاست. در این بررسی، مؤلفههای کلیدی دخیل در سازوکارهای ایمنی ذاتی لارو پروانۀ مومخوار بزرگ Galleria mellonella بهعنوان حشرۀ مدل، (شامل تغییر در شمار و انواع یاختههای خونی یا هموسیتها و نیز تغییرپذیری فعالیت آنزیم فنلاکسیداز) در برابر دو گونه جدایۀ بومی نماتود بیمارگر حشرات، Heterorhabditis bacteriophora و Steinernema feltiae بررسی شد. شمار کل یاختههای خونی لارو میزبان بیدرنگ پس از تزریق گونۀ H. bacteriophora افزایش یافت. در بین تیپهای مختلف یاختهای، پلاسماتوسیتها و گرانولوسیتها فراوانی بیشتری داشتند. در لاروهای تیمارشده با گونۀ S. feltiae این واکنش متفاوت بود. نماتود اخیر تأثیری در نوسان سریع جمعیت یاختههای خونی در زمانهای اولیه (پانزده دقیقه تا چهار ساعت) پس از تزریق نداشت. اما با گذشت زمان، در هشت و دوازده ساعت پس از تزریق، جمعیت یاختههای خونی در همولنف لاروهای تیمارشده با هر دو گونه نماتود کاهش یافت. در بخش دفاع هیومرال نیز مشخص شد که گونۀ H. bacteriophora باعث تحریک و افزایش فعالیت آنزیم فنلاکسیداز در پانزده دقیقه تا هشت ساعت پس از ورود به حفرۀ عمومی میشود درحالیکه، تغییر سطح کمی این آنزیم در زمان تقابل میزبان با گونۀ S. feltiae به مراتب کمتر بود.
کنترل بیولوژیک آفات
شکوفه کمالی؛ جواد کریمی؛ ابراهیم شکوهی
چکیده
نماتودهای بیمارگر حشرات یکی از عوامل مهم کنترل زیستی بهشمار میروند. در دهه اخیر، بهدلیل کاربرد رو به رشد این گروه از بیمارگرها، شناسایی این عوامل بسیار اهمیت یافته است. در این تحقیق به منظور جداکردن نماتودهای بیمارگر احتمالی در خاک، نمونهبرداری از 3 زیستگاه مختلف منطقة بجنورد، در سال 1390، انجام شد. در ادامه برای تعیین ...
بیشتر
نماتودهای بیمارگر حشرات یکی از عوامل مهم کنترل زیستی بهشمار میروند. در دهه اخیر، بهدلیل کاربرد رو به رشد این گروه از بیمارگرها، شناسایی این عوامل بسیار اهمیت یافته است. در این تحقیق به منظور جداکردن نماتودهای بیمارگر احتمالی در خاک، نمونهبرداری از 3 زیستگاه مختلف منطقة بجنورد، در سال 1390، انجام شد. در ادامه برای تعیین هویت گونههای بومی، نماتودهای بیمارگر جمعآوری شدند، از مشخصات ریختشناسی و ریختسنجی بههمراه دادههای مولکولی و لقاح درون و بینگونهای استفاده شد. با استفاده از تلهگذاری با لارو پروانة مومخوار بزرگ، از بین 50 نمونه خاک جمعآوریشده، 5 جدایه از 2 جنس Steinernema و Heterorhabditis جدا شد. تعیین مشخصات مولکولی با اتکا به مشخصات ریختشناسی و ریختسنجی به گروهبندی جدایههای Steinernema موسوم به Boj1، Boj7، Boj8 و Boj9 در گروه گونهای feltiae و جدایه HBoj از جنس Heterorhabditis در گروه bacteriophora منجر شد. تحلیل نسبزایی دادههای توالی ناحیه ژنی ITS نیز، تعلق جدایهها به گروههای تعیینشده با مشخصات ریختی را تأیید کرد. تبارنمای بازسازیشده براساس ناحیه ژنی ITS نشان داد ریختسنجی مربوط به گروه feltiae با سایر جدایههای این گروه در یک شاخه قرار میگیرند. همچنین، جدایة HBoj با سایر جدایههای گونة H. bacteriophora در یک شاخه قرار گرفت. نتایج آزمون لقاح درون و بینگونهای جدایههای Boj1، Boj7، Boj8 و Boj9 با گونه مرجعSteinernema feltiae ، مؤید آن بود که جدایه اول، Boj1، به گونه S. feltiae تعلق دارد. 3 جدایه دیگر، Boj7، Boj8 و Boj9، به سایر گونههای جنس Steinernema تعلق داشتند.
کنترل بیولوژیک آفات
مونا کردستانی؛ جواد کریمی؛ مهدی مدرس اول؛ مهناز حسنی کاخکی؛ مجتبی حسینی
چکیده
در این مطالعه، تأثیر نماتد بیمارگر حشرات HeterorhabditisbacteriophoraPoinar, 1975 روی گوشخیزک معمولیForficulaauriculariaL. در غلظتهای 100، 250، 500، 1000، 1500، 2000 و 3000 لارو عفونتزای نماتد در یک میلیلیتر آب مقطر در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. در پایان آزمایش، اثرات زمان (F1, 91=4.22, P<0.05) و غلظت (F6, 91=14.9, P<0.01) بهتنهایی در مرگ و میر گوشخیزک معنیدار بود؛ ولی اثرات متقابل ...
بیشتر
در این مطالعه، تأثیر نماتد بیمارگر حشرات HeterorhabditisbacteriophoraPoinar, 1975 روی گوشخیزک معمولیForficulaauriculariaL. در غلظتهای 100، 250، 500، 1000، 1500، 2000 و 3000 لارو عفونتزای نماتد در یک میلیلیتر آب مقطر در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. در پایان آزمایش، اثرات زمان (F1, 91=4.22, P<0.05) و غلظت (F6, 91=14.9, P<0.01) بهتنهایی در مرگ و میر گوشخیزک معنیدار بود؛ ولی اثرات متقابل بین این دو عامل معنیدار نبود (F6, 91=1.16, P=0.33). همچنین، اثر بلوک در مرگ و میر گوشخیزک معنیدار نبود (F7, 91=0.94, P=0.49). بیشترین مرگ و میر ایجادشده مربوط به غلظت 3000 لارو عفونتزای نماتد در یک میلیلیتر آب مقطر، چهل و هشت سـاعت پس از شـروع آزمـایش بود.همچنین، به منظور اندازهگیری توان تولیدمثلی نماتد در بدن گوشخیزک، از غلظت پانصد لارو عفونتزا H. bacteriophora در یک میلیلیتر آب مقطـر استفـاده شد که متوسط میـزان تولیدمثل برابر با 5/599 لارو عفونتزا به ازای هر میلیگرم وزن بدن گوشخیزک بـود. هدف این مطالعـه شناسایی امکـان بیماریزایی نماتـد بیمارگـر حشـرات، H..bacteriophora روی گوشخیزک معمولی بود که نتایج حاصله مؤید این امر است.