کنترل بیولوژیک آفات
الهام سالاری؛ جواد کریمی؛ حسین صادقی نامقی؛ مجید فصیحی هرندی
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیمارگری جدایهی بومی K29 Acrobeloides maximus، از نماتودهای بیمارگر حشرات از استان کرمان، علیه لاروهای کرم خراط Zeuzera pyrina L. (Lepidoptera: Cossidae)، مخربترین آفت درختان گردو در ایران، انجام شد. اهداف اصلی این مطالعه شامل ارزیابی بیمارگری درون تشتک پتری و شاخه، بررسی رابطه بین اندازه بدن میزبان و حساسیت به نماتود ...
بیشتر
مطالعه حاضر به منظور بررسی پتانسیل بیمارگری جدایهی بومی K29 Acrobeloides maximus، از نماتودهای بیمارگر حشرات از استان کرمان، علیه لاروهای کرم خراط Zeuzera pyrina L. (Lepidoptera: Cossidae)، مخربترین آفت درختان گردو در ایران، انجام شد. اهداف اصلی این مطالعه شامل ارزیابی بیمارگری درون تشتک پتری و شاخه، بررسی رابطه بین اندازه بدن میزبان و حساسیت به نماتود و همچنین توانایی تولیدمثل و نفوذ نماتود به بدن آفت میشدند. ارزیابی بیمارگری در غلظتهای 5، 10، 20، 50 و 100 لارو عفونتزا به ازای هر لارو آفت در شرایط آزمایشگاه انجام گرفت. میزان LC50 محاسبه شده پس از 72 ساعت 12.1 IJs larva-1 محاسبه شد. در آزمایشهای شاخه نیز این نماتود بیش از 65 درصد تلفات روی لاروها ایجاد و تشریح اجساد لاروها آلودگی نماتودی را در آنها تایید نمود. بررسی رابطه بین اندازه بدن لاروهای Z. pyrina و حساسیت آنها به نماتود نشان داد که میزان تلفات ایجاد شده در لاروهای بزرگتر پس از قرار گرفتن در معرض این بیمارگر بیشتر بود. جدایهی K29، نفوذ و تولیدمثل موفقیتآمیزی در بدن لاروهای خراط و Galleria mellonella داشتند. بیشترین میزان تولیدمثل در غلظت 20 لارو عفونتزا در لاروهای Z. pyrina (30560.5±559.3 IJs) محاسبه شد. نتایج بیانگر آنستکه جدایهی بومی K29، قادر به بیمارگری و تکثیر در لاروهای کرم خراط است. بنابراین میتوان این نماتود بیمارگر را در برنامههای مدیریت تلفیقی کرم خراط مورد توجه قرار داد. لیکن هنوز مطالعات بیشتری درخصوص چگونگی ردیابی لاروهای تیمار شده با این بیمارگر در تنههای تنومند درختان گردو لازم است.