2024-03-29T04:42:45Z
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=4333
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
اثر آفت¬کش¬های هگزافلومرون و اسپیرودایکلوفن روی واکنش تابعی کفشدوزکHippodamia variegata با تغذیه از تراکم¬های مختلف پسیل معمولی پسته Agonoscena pistaciae
نجمه
علیمحمدی داورانی
محمدامین
سمیع
حمزه
ایزدی
پسیل معمولی پسته Agonoscena pistaciae Burckardt and Lauterer (Hem.: Aphalaridae)، یک آفت اقتصادی در بین آفات موجود در باغهای پسته است. کفشدوزک Hippodamia variegata (Goeze) (Col: Coccinellidae) یکی از شکارگرهای توانا در باغهای پسته است. این شکارگر همهچیزخوار است و از شتهها و پسیلها تغذیه میکند. مطالعات واکنش تابعی شاخص مناسبی برای استفاده موفقیتآمیز از دشمن طبیعی در برنامههای مهار زیستی آفات است. گاهی کاربرد سموم شیمیایی روی جمعیت آفات میتواند به طور غیرمستقیم روی پارامترهای واکنش تابعی و در پی آن، بر کـارایی دشمن طبــیعی تأثیرگذار باشد. در این پژوهش اثر پادآفت هگزافلومرون و کنهکش اسپیرودایکلوفن روی واکنش تابعی لاروهای سن چهار کفشدوزک در شرایط کنترلشده (دمای2± 26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی5± 65 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی شد. برای این منظور، تراکمهای 4، 8، 16، 32، 64، 95، 128، 150، 200 و 300 پورهی سن پنج پسیل معمولی پسته روی دیسک برگی گذاشته شد. لاروهای کفشدوزک با بیشترین غلظت مزرعه بهروش قطرهگذاری تیمار شدند. نوع واکنش تابعی و پارامترهای آن به ترتیب بهوسیلهی رگرسیون لجستیک و رگرسیون غیرخطی با استفاده از نرمافزار SAS تعیین شد. بر اساس نتایج حاصله، واکنش تابعی لاروهای سن چهار کفشدوزک در تیمارهای مختلف از نوع دوم بهدست آمد. قدرت جستجو (a) تحت تاثیر تیمارهای هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد به ترتیب 014/0±077/0، 030/0±098/0، و 024/0±125/0 بر ساعت و زمان دستیابی به ترتیب 017/0±13/0، 023/0±11/0، و 012/0±10/0 ساعت برآورد شد. این دستاورد نشان میدهد که این آفتکشها نمیتوانند توان شکارگری کفشدوزک H. variegata را بهطور معنیداری تغییر دهند.
اسپیرودایکلوفن
پسیل معمولی پسته
قدرت جستجو
هگزافلومرون
Hippodamia variegata
2012
06
21
1
10
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32069_78ff91bc63af373c2f69b16899ee4615.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
تغییرات فصلی جمعیت کفشدوزک Hippodamia variegata و میزان پارازیتیسم آن به¬وسیله¬ی زنبور Dinocampus coccinellae در مزارع یونجه همدان
فائزه
طاوسی اجود
حسین
مددی
مجید
کزازی
مریم
سبحانی
کفشدوزک Hippodamia variegata Goeze (Col.: Coccinellidae) با پراکنشی سراسری در اغلب نقاط ایران، نقش مهمی در ایجاد تعادل و تنظیم طبیعی جمعیت بسیاری شتهها از جمله شته نخودفرنگی، Acyrthosiphon pisum Harris در مزارع یونجه ایفا میکند. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات فصلی جمعیت و تعیین درصد پارازیتیسم مهمترین پارازیتوئید این شکارگر انجام شد. نمونهبرداریها از 17 فروردین تا اوایل آذر ماه 1389 از مزارع یونجه Hamedani) .(Medicago sativa L. var واقع در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی در منطقه دستجرد به مساحت حدود 5/4 هکتار انجام شد. حشرات کامل شکارگر با اســـتفاده از تورزنی بهصورت تصادفی در 400 تور جمعآوری و به آزمایشگاه منتقل شد. تعداد نمونه های جمعآوریشده ثبت و نسبت جنسی آنها تعیین گردید. نتایج نشان داد که اوج جمعیت این کفشدوزک با چین دوم و تا حدودی چین سوم یونجه مصادف بود. نسبت جنسی (ماده: نر) این شکارگر نیز 12/1:1 بهدست آمد .مهمترین دشمن طبیعی این شکارگر، Dinocampus coccinellae Schrank (Hym.: Braconidae) بود که میزان پارازیتیسم طی ماههای شهریور تا آبان در مزرعه یونجه 15/30% بهدست آمد. بنابر این، با توجه به حضور تقریباً دائمی این کفشدوزک در مزارع یونجه و لزوم حمایت از جمعیت بومی کفشدوزکها، تحقیق حاضر اهمیت تغییرات جمعیت کفشدوزکها و برخی عوامل موثر روی این تغییرات را نشان میدهد.
نوسان جمعیت
کفشدوزک
نرخ پارازیتیسم
نسبت جنسی
2012
06
21
11
18
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32070_2028e0dac05d496d7e9faded9ac7dce0.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
برخی ویژگی¬های زیستی کفشدوزک(Goeze) Hippodamia variegata با تغذیه از شته مومی کلم Brevicoryne brassicae L. و تخم بید آرد Ephestia kuehniella Zeller
فاطمه
اصغری
محمدامین
سمیع
کامران
مهدیان
کفشدوزک Hippodamia variegata (Col.: Coccinellidae) یکی از شکارگرهای مهم آفات در کشتزارهای ایران است. این شکارگر همهچیزخوار است و از شتهها و پسیلها تغذیه میکند. در این پژوهش برخی ویژگیهای زیستی این کفشدوزک با تغذیه از شته مومی کلم Brevicoryne brassicae L. و تخم بید آرد Ephestia kuehniella در دمای 2±5/27 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی بررسی شد. طول دوره رشد و نمو از تخم تا حشره کاملH. variegata با تغذیه از شته مومی کلم و تخم بید آرد بهترتیب 39/0±29/13 و 27/±72/14 روز است. طول دوره لاروی سن یک تا چهار کفشدوزک از 41/0±76/7 روز روی شته مومی کلم تا 27/0±23/10 روز روی تخم بید آرد متغیر است. کمترین نرخ بقا و بیشترین درصد مرگ و میر روی هر دو رژیم غذایی مربوط به لارو سن یک بود. نتایج نشان داد که اثر رژیم غذایی روی طول دوره تخم و شفیره معنیدار نبود، ولی به طور معنی دار، طول دوره تمامی سنین لاروی را تغییر داد. بر پایه نتایج این پژوهش شته مومی کلم نسبت به تخم بید آرد میزبان مناسبتری برای پرورش کفشدوزک H. variegata است.
تغذیه
بیولوژی
Hippodamia variegata
شته مومی کلم
بید آرد
2012
06
21
19
27
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32071_d8badcc9e3b2146625629999a296282c.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
اثر چند پودر وتابل تهیه¬شده از بلاستوسپور قارچBeauveria bassiana (Asc., Cordycipitaceae) روی تریپس پیاز، Thrips tabaci (Thys.: Thripidae) در شرایط آزمایشگاهی
ریحانه
عزتی تبریزی
رضا
طلایی حسنلویی
عزیز
خرازی پاکدل
خلیل
طالبی
تهیه فرمولاسیون از بلاستوسپورهای قارچهای بیمارگر حشرات، امکان استفاده از آنها را به عنوان عوامل کنترل بیولوژیک در شرایط نامساعد محیطی میسر و سبب افزایش کارایی آنها میگردد. در پژوهش حاضر، فرآوردههای مختلف پودر وتابل از بلاستوسپور جدایههای EUT105 Beauveria bassiana و EUT116 B. bassiana تهیه و در دو دمای متفاوت یخچال (1±4 درجه سلسیوس) و آزمایشگاه (3±24 درجه سلسیوس) ذخیره شدند. بعد از یک دوره ذخیرهسازی (24 ساعته و 30 روزه)، اثر آنها روی لاروهای سن دوم تریپس پیاز مورد ارزیابی قرارگرفت. درصد تلفات لارو تریپس برای هریک از تیمارهای بلاستوسپور نگهداری شده در دمای آزمایشگاه، تیمارهای بلاستوسپور نگهداری شده در دمای یخچال، تیمارهای بلاستوسپور تازه فرموله شده و تیمارهای بلاستوسپور بدون فرمولاسیون در غلظت 108 اسپور در میلیلیتر در جدایهB. bassiana EUT105 به ترتیب برابر با 66، 4/89، 7/92 و91 درصد و در جدایه EUT116 B. bassiana به ترتیب برابر با 70، 93، 8/89 و91 درصد بود. نتایج، نشان دهنده اثر مثبت دمای پایین ذخیرهسازی روی پایداری فرآوردههای نگهداری شده در دمای یخچال نسبت به فرآوردههای نگهداری شده در دمای آزمایشگاه بود. همچنین نتایج ارائه شده در این بررسی میتواند پایهای ارزشمند برای پژوهشهای مربوط به افزایش مدت زمان پایداری فرمولاسیون و بیمارگری اسپورهای قارچی و نیز تغییرات لازم در نسبت، مقادیر یا اجزای تشکیل دهنده مواد همراه در کشور باشد.
بلاستوسپور
تریپس پیاز
پودر وتابل
فرمولاسیون
Beauveria bassiana
2012
06
21
29
37
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32072_3c56945e949cc3e1cc7154ff80e48496.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
بررسی کنترل بیولوژیک بیماری آتشک گلابی با عامل Erwinia amylovora با استفاده از برخی باکتریهای آنتاگونیست
مهدی
میرزائی
حشمت الله
امینیان
علی
روستایی
بیماری آتشک (Fire blight) یکی از بیماریهای مهم درختان میوهی دانهدار در جهان است. مشکلات کنترل این بیماری، بخصوص در مورد استفاده از آنتیبیوتیکها و همچنین از آنجاییکه روشهای دیگر شیمیایی نیز برای مبارزه با بیماری آتشک سیب و گلابی در دست نیست، روش بیولوژیک میتواند بهعنوان بهترین جایگزین برای کنترل بیماری مورد توجه قرار گیرد. در این تحقیق، اثر پنج جدایه آنتاگونیست از گونههای Pantoea agglomerans و Pseudomonas fluorescens، بر باکتری عامل بیماری آتشک (Erwinia amylovora) در آزمایشگاه و باغ، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور باکتریهای آنتاگونیست و عامل بیماری به ترتیب از بافتهای سالم و آلوده درختان سیب و گلابی از باغهای استانهای تهران و قزوین جداسازی شد و سپس جدایههای بهدستآمده، با استفاده از آزمونهای فیزیولوژیک، بیوشیمیایی و مورفولوژیکی مورد شناسایی قرار گرفتند. برای بررسی اثر این آنتاگونیستها بر رشد عامل بیماری آتشک، در آزمایشگاه، آزمون ایجاد هالهی بازدارنده (آنتیبیوز) و بررسی تولید آنتیبیوتیک (آزمون کلروفرم)، بهکار گرفته شد. در این آزمونها، جدایههای آنتاگونیست اثر معنیداری را در مهار رشد باکتری E. amylovora از خود نشان دادند. برای بررسی اثر این آنتاگونیستها در جلوگیری از سوختگی گلهای گلابی بهوسیلهی عامل بیماری در شرایط باغ، آزمون مزرعهای طراحی و اجرا شد. تحلیل دادههای این آزمون مشخص کرد که تیمارهای آنتاگونیستی بهطور معنیداری موفق به جلوگیری از سوختگی گلها شدند. بهطوری که این تیمارها وقوع بیماری را بین 3/55 تا 4/86 % کاهش دادند. این یافتهها نشان داد که همهی پنج جدایهی مورد بررسی در این تحقیق، هم در شرایط آزمایشگاهی و هم در شرایط باغ در کنترل بیماری موفق بودهاند.
آتشک گلابی
بیوکنترل
Pantoea agglomerans
Pseudomonas fluorescens
Erwinia amylovora
2012
06
21
39
47
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32073_ac9d48d65d4e4a4911cbafcb26a82d62.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
معرفی استرین جدید UTPF68 Pseudomonas fluorescens به عنوان یکی از باکتریهای مهم بیوکنترل در ایران
مسعود
احمدزاده
سلیمان
قاسمی
سودوموناسهای فلورسنت از مهمترین عوامل کنترل بیولوژیک بیماریهای گیاهی هستند که بهصورت مستقیم، با تولید و ترشح متابولیتهای بازدارنده و سیدروفورها، سبب محدودکردن یا توقف رشد بیمارگرهای گیاهی بهویژه قارچها میشوند و برخی با تولید هورمونهای مختلف سبب افزایش رشد گیاه میشوند. هدف از این پژوهش معرفی و بررسی برخی خصوصیات استرین جدید P. fluorescen UTPF68است که از منطقه ریزوسفر گیاه کلزا مزارع دشت ناز در استان مازندران جداسازی شده است. این باکتری یکی از استرینهای مهم و مؤثر در زمینه بیوکنترل عوامل بیماریزای خاکزاد است که در گروه گیاهپزشکی دانشگاه تهران مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفته است.در این پژوهش خصوصیات و کاربردهای بیوکنترلی این استرین در دو بخش آزمایشگاهی و گلخانهای مورد بررسی قرار گرفت. در سطح آزمایشگاهی تولید برخی متابولیتهای مهم در زمینه بیوکنترل مانند سیدروفور، هورمون اکسین، سالسیلیکاسید و آنتیبیوتیکهای DAPGو Plt، سیانیدهیدروژن و برخی از آنزیمهای مهم مورد ارزیابی قرار گرفتند. در سطح گلخانه، اثر بیوکنترلی این استرین روی بیمارگرهای Sclerotinia sclerotium، Rhizoctoniasolaniبهترتیب روی گیاهان کلزا و لوبیا و Fusarium oxysporumمورد بررسی قرار گرفت. همچنین اثر بیوکنترلی این استرین در تلفیق با قارچ آنتاگونیست Trichoderma virensمورد ارزیابی قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که این استرین هم بهلحاظ تولید متابولیتهای بیوکنترلی و هم از نظر قدرت بیوکنترلی در شرایط گلخانهای در جایگاه مطلوبی قرار دارد که میتوان بهعنوان یک جدایة با ارزش در جهت اهداف کنترل بیولوژیکی بیمارگرهای گیاهی در ایران روی آن سرمایهگذاری کرد.
سیدروفور
اکسین
سیانید
سودوموناس¬های فلورسنت
DAPG
Plt
SA
2012
06
21
49
60
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32074_20a0fcba055a42ea107db64c300266c1.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1391
1
1
کنترل بیولوژیک و القای سیستمیک آنزیم¬های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز به¬وسیله قارچ Trichoderma harzianum در گوجه فرنگی آلوده به نماتد javanica Meloidogyne
حسن
ملکی زیارتی
نوازالله
صاحبانی
حسن رضا
اعتباریان
القای آنزیمهای پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و سیستمیکشدن آن در گیاهچه گوجه فرنگی رقم کینگاستون آلوده به نماتد مولد گره ریشه وساقه گیاه با استفاده از تقسیم دوتایی سیستم ریشه مورد بررسی قرار گرفت. ریشه گیاهچههای در مرحــله شش برگی پس از شستوشوی از محل ریشه اصلی به دو قسمت تقسیم و در دو گلدان مجاور قرار گرفته، سپس بهوسیله قارچ و نماتد مایه زنی ومورد ارزیابی آنزیمهای پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز قرار گرفتند. در تیمار اول نیمی از ریشه به وسیله سوسپانسیون اسپور قارچ تریکودرما مایهزنی گردید و نیمی دیگر با نماتد مایهزنی شد. در تیمار دوم نیمی از ریشه بهوسیله نماتد مایهزنی گردید و نیمه دیگر با آب مقطر. تغییرات فعالیت آنزیم پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در عصاره هر یک از قسمتهای ریشه و ساقه در هر تیمار بهمدت 7 روز بهطور روزانه اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که قارچ تریکودرما قادر به افزایش معنیدار فعالیت آنزیمها در بخشهای مختلف ریشه بوده به طوری که نه تنها در محل مایهزنی ریشه بلکه در بخشهای دیگر گیاه از جمله ریشه وساقه نیز افزایش فعالیت آنزیمها را موجب شد. حداکثر فعالیت آنزیم پراکسیداز در ریشه و ساقه گیاه به ترتیب پنج و چهار روز بعد از مایهزنی گیاه بوده و به دنبال آن کاهش فعالیت دیده شد، ولی حداکثر فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در ریشه و ساقه به ترتیب شش و چهار روز بعد از مایهزنی اندازه گیری شد. با توجه به نتایج بهدست آمده، قارچ تریکودرما دارای پتانسیل القای سیستمیک آنزیمهای پراکسیداز ، پلی فنل اکسیداز است که در سیستم دفاعی گیاه اثر دارد و میتواند در مدیریت نماتد مورد توجه قرار گیرد.
تقسیم ریشه
سوسپانسیون اسپور
حداقل فعالیت آنزیمی
مکانیزم دفاعی
کنترل بیولوژیک
2012
06
21
61
72
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_32075_1ee4973324783b88c0bf76d403325e25.pdf