2024-03-28T16:51:56Z
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10869
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
ارزیابی برخی قارچهای اندوفیت گیاهی در کنترل بیولوژیک بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی گوجهفرنگی
کیوان
بهبودی
خلیل بردی
فتوحی فر
محدثه
زراعتکار
بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی با عامل Verticillium dahliaeیکی از بیماریهای مهم گوجهفرنگی میباشد، به همین دلیل کنترل این بیماری و از جمله کنترل بیولوژیک آن مورد توجه جدی می باشد. قارچ های اندوفیت یکی از عوامل کنترل بیولوژیک محسوب می شوند که علاوه بر کنترل بیماریهای گیاهی باعث بهبود رشد در گیاه میزبان میشوند. در این پژوهش پتانسیل بیوکنترلی چند جدایه از قارچهای اندوفیت گیاهی علیه عامل پژمردگی ورتیسیلیومی گوجهفرنگی، به ترتیب به روشهای کشت متقابل در محیط غذایی PDA، آزمون های مختلف آزمایشگاهی و گلخانه مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، سه گونه قارچ اندوفیت Nigrospora oryzae، Chaetomium globosum و Coniolariella limonispora انتخابی از آزمون کشت متقابل، علاوه بر کاهش میزان جوانه زنی میکرواسکلروت های V. dahliae قادر به تولید آنزیمهای سلولاز و کیتیناز و همچنین تولید هورمون اکسین بودند، و قارچ N. oryzae با تولید میزان 625/17 میلی گرم در لیتر بیشترین میزان هورمون اکسین را تولید کرد. در بررسیهای گلخانهای و تحت شرایط آلودگی مصنوعی در خاک گلدان، قارچ اندوفیت N. oryzae سبب بیشترین میزان کاهش شدت علائم پژمردگی ورتیسیلیومی (61/67 درصد) در نشاهای گوجه فرنگی رقم حساس فلات در مقایسه با شاهد شد. مقایسه میانگینهای برخی شاخص های رشد نشان داد که این قارچ (N. oryzae) تاثیر معنی داری درافزایش طول ساقه، ریشه و وزن تر گیاه نسبت به سایر تیمارها داشت. قارچ اندوفیت Nigrospora oryzae به عنوان قارچ اندوفیت برتر در این بررسی با بیشترین تاثیر بر کاهش شدت بیماری V. dahliae و افزایش طول ساقه، ریشه و وزن تر گیاه انتخاب شد.
کشاورزی پایدار
قارچ
بیماری گیاهی
Verticillium dahliae
2021
01
20
103
114
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_83312_8b876d82edfe15261c95b4be5391e23b.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
ارزیابی اثرآنتاگونیستی چند جدایه از باکتریهای جنس Bacillus بر کنترل بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم با عامل Fusarium pseudograminearum
محسن
ساسانی
مسعود
احمدزاده
گندم یکی از مهمترین محصولات کشاورزی در ایران است که نقش مهمی درتامین امنیت غذایی کشور دارد، بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم با عامل F. pseudograminearum ، از مهمترین بیمارگرهای گندم است که هر ساله موجب ایجاد خسارتهای اقتصادی میشود، در این مطالعه 80 جدایه باکتری جنس باسیلوس از ریزوسفر مزارع گندم شهرستانهای استان همدان؛ جداسازی شد، در آزمون کشت متقابل به ترتیب جدایههای UTB 3 و UTB 11 و UTB 22 و UTB 4 و UTB 7 با 60، 55، 37.5، 22.5 و 20 درصد بیشترین توانایی را در ممانعت از رشد قارچ F. pseudograminearum نشان دادند، در آزمون تاثیر متابولیتهای فرّار نیز UTB 3 و UTB 7 و UTB 11 بهترتیب با 54، 52 و 49 درصد بیشترین درصد بازداری از رشد قارچ را نشان دادند. این جدایهها همچنین توانایی تثبیت نیتروژن، تولید سیدروفور و آنزیمهای خارج سلولی موثر در کنترل بیولوژیک (پروتئاز، لیپاز و کیتیناز) را داشتند، اما هیچکدام از جدایهها قادر به تولیدآنزیم فسفاتاز نبودند. بررسیهای گلخانهای که بهصورت تیمار بذور گندم با جدایه-های برتر انجام شد نشان داد که جدایه UTB 3 توانست بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم را به میزان 80.33 درصد در مقایسه با تیمار شاهد کنترل کند، همچنین این جدایه توانست موجب افزایش شاخصهای رشدی گندم (طول ساقه و وزن خشک ریشه)، در حضور و عدم حضور قارچ بیمارگر گردد. لذا این جدایه به عنوان جدایه برتر جهت کنترل بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه و افزایش شاخصهای رشدی گندم معرفی میگردد.
باکتری
کنترل بیماری
تحریک رشد
2021
01
20
115
126
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_83313_357dece3b6023843125b76349b32e83e.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
بررسی توان برخی جدایههای باکتریایی به منظور مهار زیستی بیماری لکه زاویهای باکتریایی خیار
سیدزمان
حسینی
پژمان
خدایگان
روح اله
صابری
باکتریهای محرک رشد گیاهان با داشتن توان بالا در جهت افزایش زیستتوده و کنترل بیماریهای گیاهی، میتوانند جانشین مناسبی برای سموم و کودهای شیمیایی در کشاورزی باشند. بهمنظور بررسی مهار زیستی Pseudomonas syringae pv. lachrymans عامل بیماری لکه زاویهای خیار در شرایط آزمایشگاه و گلخانه، از باکتریهای جداسازی شده از خاک ریزوسفر خیار به همراه تعدادی از نمونههای مجموعه باکتریهای گروه گیاهپزشکی دانشگاه ولیعصر رفسنجان استفاده شد. بعد از غربالگری آزمایشگاهی، چهار جدایه که دارای توان ایجاد هاله بازدارنده بودند برای بررسیهای بعدی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه انتخاب شدند. خصوصیات مهار زیستی جدایهها مانند تولید متابولیتهای ثانویه و بعضی از ویژگیهای تحریککنندگی رشد در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارزیابیهای گلخانهای، توان جدایههای باکتریایی در کنترل بیماری از طریق ممانعت در ایجاد علایم با تعیین سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و افزایش زیستتوده گیاه خیار با بررسی شاخصهای رشدی مطالعه شد. نتایج بررسی گلخانهای نشان داد که جدایه Pseudomonas fluorescens VRPF 54 کارآیی مناسبی در مهار زیستی بیماری داشت. در شرایط گلخانه، این جدایه به تنهایی و تواًم با بیمارگر به طور معنیداری باعث افزایش زیستتوده و کنترل بیماری لکه زاویهای خیار گردید. پس از انتخاب این جدایه، برخی از ویژگیهای آنتاگونیستی، خصوصیات بیوشیمیایی و شناسایی مولکولی آن در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج حاصل از اندازهگیری آنزیمهای پراکسیداز، گایاکولپراکسیداز، فنیلآلانینآمونیالیاز، پلیفنلاکسیداز و محتوی فنل کل روند افزایشی را نشان داد.
PGPR
کنترل بیولوژیک
سودوموناس فلورسنت
2021
01
20
127
141
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_83588_8b7943abdbedfe7d5fc88738b8088989.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
اثر برخی پروبیوتیکهای گیاهی در کنترل زیستی عوامل زردی و پژمردگی فوزاریومی نخود
ناهید
معرفزاده
روح اله
شریفی
هادی
خاطری
سعید
عباسی
بیماری زردی و پژمردگی فوزاریومی نخود با عوامل قارچی Fusarium redolens (به اختصار: Fr) و Fusarium oxysporum f. sp. ciceris (به اختصار: Foc)، از بیماریهای مهم این محصول در ایران است. در این پژوهش اثر برخی سویههای پروبیوتیک باکتریایی و قارچی دریافتی از منابع مختلف که متعلق به جنسهای Alcaligenes، Bacillus، Delftia، Pseudomonas، Stenotrophomonas و Trichoderma بودند، در مهار بیمارگرهای مذکور در آزمایشگاه و گلخانه و تأثیرشان بر شاخصهای رشدی نخود در حضور بیمارگرها بررسی شد. ترکیبات فرّار کلیه پروبیوتیکها از رشد میسلیوم بیمارگرها جلوگیری نمودند. در آزمون کشت متقابل نیز همه پروبیوتیکها بر رشد Foc اثر بازدارنده داشتند، اما فقط اثر Bacillus pumilus INR7 و Trichoderma harzianum T33 در مهار رشد Fr معنیدار بود. در گلخانه، Delftia tsuruhatensis PIIR و1624 Alcaligenes faecalis به ترتیب با کاهش 38٫۲ و 23٫58 درصدی زردی و 35٫2 درصدی نکروز ریشه ناشی از Fr و افزایش فاکتورهای رشدی، و در مقابل، T. harzianum T33 و Pseudomonas putida RUP1 به ترتیب با کاهش 50 و ۶۶/۳۷ درصدی زردی و ۷۵/۴۴ و ۸۴/۳۷ درصدی نکروز آوندی ناشی از Foc و بهبود رشد نخود، جزو بهترین تیمارها بودند؛ در مجموع، پروبیوتیکهای مورد استفاده، پتانسیل تحریک رشد گیاه و بیوکنترل عوامل زردی و پژمردگی فوزاریومی نخود را داشتند.
باکتریهای محرک رشد گیاه
بیماری خاکزاد
فاکتورهای رشدی
ترکیبات فرّار
کنترل زیستی
2021
01
20
143
159
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_84394_0ed4ed75c253007dc5ac18fecf318931.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
جدول زندگی و آمارههای زیستی زنبور Anastatus acherontiae پارازیتوئید تخم شبپره برگخوار دو نواری (Streblote siva) در شرایط آزمایشگاهی
ناصر
فرار
مصطفی
حقانی
عباسعلی
زمانی
زنبور Anastatus acherontiae در استان بوشهر پارازیتوئید تخم شبپره برگخوار دو نواری (Streblote siva) و تخم پروانه کله مرده (Acherontia atropos) است. پارامترهای جدول زندگی سنی-مرحلهای دو جنسی این زنبور روی تخم شبپره برگخوار دو نواری در شرایط آزمایشگاهی (یک دوره نور-دما، در 16 ساعت روشنایی با دمای 26 درجه سلسیوس و 8 ساعت تاریکی در دمای 18 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد) با استفاده از نرمافزار TWOSEX-MSChart (2016) محاسبه شد. برای تخمین میانگین و خطای استاندارد آمارههای جدول زندگی، از روش بوت-استرپ جفت شده با تعداد 000/200 استفاده شد. نتایج نشان داد که زنبور A. acherontiae روی تخم میزبان مراحل رشد و نمو خود را کامل میکند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (λ)، میانگین زمان یک نسل (T) و نرخ خالص تولیدمثل (R0) زنبور A. acherontiae روی تخم میزبان به ترتیب 059/0 بر روز، 06/1 بر روز، 48/65 روز و 72/47 نتاج به دست آمد. نتایج حاضر گامی برای استفاده از این زنبور در تولید و رهاسازی اشباعی علیه برخی از آفات مهم است.
Anastatus acherontiae
باروری
رشد و نمو
مهار زیستی
شبپره برگخوار دو نواری
2021
01
20
161
172
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_84395_5283b99545562cc20497c0986028890e.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
مطالعه کنترل بیولوژیک سرمازدگی پسته، با استفاده از باکتریهای اپی فیت ضدهسته یخ گیاه
مهدیه
رستمی
خدیجه
شاهرخی کهنوج
تنش سرمازدگی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی بویژه محصولات باغی و درمنطقه کرمان، گیاه پسته است. با توجه به ارزش اقتصادی پسته، مطالعه مدیریت سرمازدگی این محصول بسیار ضروری است. یکی از روشهای جدید مدیریت سرمازدگی، بهکارگیری باکتریهای ضدهسته یخ ساکن سطح گیاهان، ازجمله پسته است. برخی از این باکتریهای اپیفیت میتوانند تولید پروتئینهای ضدهستهیخ نموده که با مولکولهای آب در کریستال یخ ترکیب شده و از ایجاد کریستالهای یخ بزرگتر جلوگیری کند. در این مطالعه توان ضدیخی 100جدایه باکتری اپیفیت درختان پسته، بررسی شد که از این تعداد، چهار جدایه مانع از یخزدگی، درون لوله آزمایش در آزمون هسته یخ شدند. همچنین این جدایهها مانع از سرمازدگی گیاهچههای گندم تیمار شده با جدایه هستهیخ در شرایط سرما شدند. این جدایهها براساس نتایج آزمونهای بیوشیمیایی و مولکولی شناسایی شدند. با استفاده از جفت آغازگرهای 63f و 1387r در واکنش زنجیرهای پلیمراز، بخشی از ناحیه 16SrDNA، تکثیر و توالییابی شد. توالیهای بهدست آمده با استفاده از نرم افزار بلاست در بانک ژن، با توالیهای موجود در این پایگاه مقایسه و میزان شباهت تعیین گردید. نتایج نشان داد جدایههای ضد هسته یخ متعلق به چهار جنس بودند. بر اساس مقایسه بخشی از توالی 16S rDNA، این جدایهها شباهت بالای 99 درصد به گونههای,Pseudomonas sp., Escherichia fergusonii Erwinia iniectaوSerratia sp. نشان دادند. توالیهای مزبور در بانک ژن به ترتیب با کدهای شاخص MH704448، MH704263 ،MH703583، MH703535ثبت شد. بدیهی است این مطالعه میتواند افق جدیدی را در امر مدیریت خسارت سرمازدگی روی محصولات کشاورزی پدید آورد.
باکتری ضد هسته یخ
پسته
رفسنجان
16SrDNA
2021
01
20
173
183
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_84465_01f9a6abad7d489193c0944f7a34eecb.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
اثر قارچ Trichodermaharzianum Tr6بر برهمکنش کنه شکارگر Phytoseiulus persimilis و میزبان آن Tetranychus urticae روی گیاه لوبیا (Acari: Tetranychidae, Phytoseiidae)
آزاده
زاهدی گلپایگانی
پدیده
وطن پرست
علیرضا
صبوری
کیوان
بهبودی
هلن
محمدی
قارچهای جنسTrichoderma ازجمله عوامل کنترل بیولوژیکی هستندکه تأثیر آنها در کنترل حشرات و کنههای آفت بهطور مستقیم و غیرمستقیم مطالعه شده ولی در مورد تأثیر برهمکنش آن با گیاه روی شکارگرها اطلاعاتی در دست نیست.در این پژوهش با استفاده از گیاه لوبیای آلوده به کنهTetranychus urticae و تیمار آن با قارچ T. harzianumTr6، برخی ویژگیهای رفتاری کنه شکارگرPhytoseiulus persimilisمانند میزان شکارگری، تخمگذاری، استقرار و پاسخهای بویایی ارزیابی شدند. استفاده از پچهای جفتی تیمارشده با قارچ و شاهد نشان داد برهمکنش گیاه با تریکودرما موجب افزایش شکارگری P. persimilis میشود. در آزمون تخمگذاری با استفاده از گیاهان گلدانی و مسدود کردن ساقه گیاه با چسب، بین میزان تخمگذاری شکارگر در گیاهان تیمارشده با قارچ و شاهد تفاوت معنیداری نبود. در آزمون میزان استقرار با اتصال پچ تیمار و شاهد با استفاده از پل طلقی، دفعات استقرار شکارگر روی پچهای گیاه تیمارشده با قارچ بهطور معنیداری بیشتر از شاهد بود. آزمونهای بوسنجی با سه حالت صفر، سه و شش ساعت گرسنگی و دوحالت از طول دوره آلودگی با کنه تارتن و زمان بحرانی پنج دقیقه برای شکارگر طراحی شد. در هیچیک از آزمونهای بوسنجی برهمکنش قارچ با گیاه، موجب افزایش میزان جلب شکارگر نشد. افزایش معنیدار دفعات استقرار و میزان شکارگری P. persimilis روی پچهای تیمارشده با قارچ، از افزایش کمی یا کیفی مواد فرار بویایی در برهمکنش قارچ با گیاه میزبان آلوده به کنه تارتن ناشی میشود که البته با توجه به نتایج آزمون بویایی سنجی و همینطور عدم افزایش میزان تخمگذاری، بررسیهای بیشتر در این زمینه ضروری مینماید.
مهار زیستی
همزیست
کنه شکارگر
بوسنجی
الفکتومتر
2021
01
20
185
195
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_87068_db74996030d021bf3a5dc678a3ae49a8.pdf
کنترل بیولوژیک آفات و بیماری های گیاهی
2322-2883
2322-2883
1399
9
2
بررسی اثر اقلیم، خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک و میزبان بر فعالیت قارچهای میکوریز آربوسکولار در منطقه رفسنجان
پریسا
امینیان نسب
ابراهیم
صداقتی
ثمین
حسینی
روح اله
صابری
مطالعه حاضر با هدف بررسی درصد کلونیزاسیون و جمعیت اسپور قارچ های میکوریز آربوسکولار در ریشه های گیاهان مختلف ، همچنین بررسی اثر اقلیم و برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک بر این دو فاکتور در نه منطقه از شهرستان رفسنجان صورت گرفت. نمونه برداری از منطقه ی ریزوسفر گیاهان مختلف و به شکل تصادفی انجام شد. اسپورهای AMF از خاک نمونه ها با استفاده از روش الک مرطوب جداسازی و شمارش شدند. پس از رنگ آمیزی ریشه ها میزان کلونیزاسیون ریشه اندازه گیری شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نمونه های خاک شامل اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن آلی، میزان فسفر قابل جذب، میزان بور قابل جذب، میزان سیلت، شن و رس محاسبه شدند. میانگین درصد کلونیزاسیون ریشه گیاهان مختلف با این قارچ ها از7/17 درصد در حومه غربی تا 3/83 درصد در راویز و میانگین جمعیت اسپوردر ده گرم از نمونه های خاک بین6/5 عدد در حومه غربی تا 2/139 در داوران متغیر بود. بین تعداد اسپور و درصد کلونیزاسیون همبستگی مثبت و معنی داری در سطح 01/0وجود داشت. میزان شن و کربن آلی خاک همبستگی مثبت و معنی داری در سطح 01/0 با درصد کلونیزاسیون و تعداد اسپور داشتند و پارامترهای اسیدیته، هدایت الکتریکی، میزان فسفر قابل جذب، میزان بور قابل جذب، میزان سیلت و رس، همبستگی منفی و معنی داری در سطح 01/0 با فاکتورهای مذکور نشان دادند. علاوه بر اینها نتایج نشان داد، درصد کلونیزاسیون و جمعیت اسپور AMF در هر منطقه به نوع میزبان و نوع اقلیم منطقه نیز ارتباط دارند.
اقلیم
همزیستی
همیاری
میکوریز
وابستگی میکوریزی
2021
01
20
216
197
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_86409_c729e278b9f9424bc26c02e9a26d31d8.pdf