ORIGINAL_ARTICLE
برهمکنش باکتری های گره زای ریشه و قارچ Fusarium solani عامل بیماری پوسیدگی ریشه باقلا
پوسیدگی ریشۀ باقلا ناشی از Fusarium solaniاز جمله بیماریهایمهم بوده و کنترل آن دشوار و پر هزینه است. در این پژوهش برهمکنش باکتریهای گرهزای ریشه با عامل بیماری بررسی شد. باکتریهای گرهزای ریشۀ باقلا با قارچF. solani در محیط کشت otato dextrose agar در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار تقابل داده شدند. از نظر بازدارندگی از رشد قارچ، باکتریها تفاوت معنیدار داشتنــد و استـریـن NSZ3 Rhizobium leguminosarumبا میانگین هالۀ بازدارنده 93/1 میلیمتر بیشترین و استرینR. leguminosarum NSZ22 با 75/0 میلیمترکمترین بازدارندگی را داشتند. برهمکنش نمایندههای باکتریها در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در شرایط گلخانه به دو روش آغشتهسازی بذر و خاک بررسی و شاخصهای وزن خشک بوته، ریشه و طول ریشه ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تیمارها با هم تفاوت معنیدار داشتند و استرین NSZ3 وزن خشک بوتهها را شصت و یک درصد نسبت به شاهد آلوده افزایش داد. استرینهای NSZ3و NSZ46بیشترین تأثیر را روی وزن خشک ریشه داشتند و NSZ3 وزن خشک ریشه را پنجاه درصد و طول ریشه را پنجاه و سه درصد افزایش داد. کاربرد روش آغشتهسـازی بذر با باکتریهـا برای جلوگیری از قارچ پـاتـوژن و کمک به پارامترهای رشد گیاه کارایی بالاتری داشت. انتخاب استرینها با کارایی بالا نه تنها از آلودگی و پیشرفت بیماری جلوگیری کرد، بلکه سبب افزایش کیفیت و کمیت محصول به میزان چشمگیری شد. راهبرد انتخاب و کاربرد باکتریهای گرهزا با ویژگی بازدارندگی بیمارگرهای خاکزاد، به حفظ توازن میکروبی خاک، بهداشت تولید محصول و کـاهش هزینههـای کنترل کمک خواهد کرد.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_35501_9669a0435449e4bcc6e1d7858e39abb1.pdf
2013-03-21
1
8
10.22059/jbioc.2013.35501
آغشتـهسـازی بذر
بیمارگر خاکزاد
Rhizobium leguminosarum
هالۀ بازدارنده
وزن خشک بوته
نگار
سراجزاده
1
کارشناس ارشد بیماریشناسی گیاهی
AUTHOR
غلام
خداکرمیان
khodakaramian@yahoo.com
2
استاد گروه گیاهپزشکی، دانشگاه بوعلیسینا همدان
LEAD_AUTHOR
محمدجواد
سلیمانیپری
3
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشگاه بوعلیسینا همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر تلفیقی Trichoderma virens و Glomus mosseae در کنترل نماتد Meloidogyne javanica در گوجه فرنگی
به منظور بررسی تأثیر دو قارچ Glomus mosseae وTrichoderma virens بر نماتد Meloidogyne javanica، عامل ریشهگرهی گوجهفرنگی، آزمایشی بهصورت کاملاً تصادفی با هفت تیمار در چهار تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. T. virens از مزارع گندم استان فارس جداسازی و روی محیط کشت PDA تکثیر شد و زادمایه اولیه G. mosseae از گروه باغبانی دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان تهیه شد و برای تکثیر و بهدستآوردن جمعیت مورد نظر از هاگهای خالص، از کشت گلدانی استفاده شد. اثر هر دو قارچ در تیمارهای مختلفی بهصورت مجزا و مخلوط با یکدیگر بررسی شد. نتایج این آزمایشها نشان داد که مخلوط این دو قارچ باعث کاهش تمامی فاکتورهای مرتبط با نماتد شد، بهطوری که تعداد گال ریشه از 28/7 گال در هر گرم ریشه به 72/0، تعداد توده تخم از 76/2 توده در هر گرم ریشه به 39/0، تعداد لارو سن دوم از 5/3553 لارو در هر گلدان به 25/2471 و در نهایت، فاکتور تولیدمثل نماتد از 13/2 به 48/1 کاهش یافت. در مورد شاخصهای رشدی گیاه نیز تیمار مخلوط دو قارچ نسبت به تیمار شاهد بدون مایهزنی به نماتد اختلاف معنیدار آماری ندارد. از بین تیمارهای دیگر، کاربرد G. mosseae باعث کنترل نماتد و افزایش میزان رشد رویشی گوجهفرنگی، حتی در مقایسه با تیمار شاهد شد.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_35502_3f9a3a17a8da574af5a31d4e9aab4826.pdf
2013-03-21
9
16
10.22059/jbioc.2013.35502
آنتاگونیست
کشاورزی پایدار
کاهش مصرف سموم
کشاورزی ارگانیک
مبارزه بیولوژیک
کیومرث
میره کی
zanine86@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
AUTHOR
محمد
عبدالهی
mdabdollahi@gmail.com
2
دانشیار نماتدشناسی گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
LEAD_AUTHOR
فرزانه
طلایی
farzaneh.talaei@yahoo.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فعالیت آنتاگونیستی جدایه های Bacillus spp. در کنترل بیماری ریشه گرهی گوجه فرنگی
در این بررسی قابلیت آنتاگونیستی یکصد و پنجاه جدایه باکتریایی باسیلوس در مقابل نماتد Meloidogyne javanicaبا آزمون سنجش زیستی ارزیابی شد. تأثیر ترشحات حاصل از سوسپانسیون 108×1 سلول در میلیلیتر هریک از جدایهها روی تخم و لارو نماتد ریشه گرهی در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بررسی شد. هشت سویه بهعنوان جدایههای برتر برای مطالعات گلخانههای انتخاب شدند که بیشترین درصد مرگ و میر لارو و تفریخنشدن تخم را نشان دادند و نیز از نظر توانایی تولید آنزیمهای پروتئاز، آلکالین پروتئاز و لیپاز مثبت ارزیابی شدند. بررسیهای مورفولوژیک، فیزیولوژیک و بیوشیمیایی نشان دادند که این سویهها متعلق به گونههای B .cereus(Bag2.13، N2.2 و Ch1.2)، B. licheniformis(MA1.3، MA1.7) وFT1.7 ) Bacillus sp.، MD6.5 وMD 1.8) هستند. در بررسیهای گلخانهای مؤثرترین سویهها، MD6.5 و Bag2.13 هستند.علائم ناشی از بیماری در گیاهان آلوده تیمارشده با این سویهها به مقدار چشمگیری کاهش یافت. بررسی همبستگی بهدستآمده بین قابلیت بیوکنترلی جدایهها روی کنترل نماتد ریشه گرهی گوجهفرنگی در شرایط آزمایشگاه و گلخانه نشان داد که همبستگی قابل قبولی به میزان 524/0-,بین ترشحات باکتریایی و درصد تفریخنشدن تخم نماتد M. javanicaدر آزمایشگاه و شاخص گال در گلخانه وجود دارد. این اولین گزارش از کاربرد جدایههای باسیلوس بومی در کنترل نماتد ریشه گرهی گوجهفرنگی در گلخانه است.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_35503_0bb5f3a82696eda3840c2d49d1e13cd8.pdf
2013-03-21
17
26
10.22059/jbioc.2013.35503
Meloidogyne javanica
باسیلوس
فراریشه
کنترل زیستی
مریم
رمضانی مقدم
mramezanimoghaddam@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
عصمت
مهدیخانی مقدم
sbaghaee81@yahoo.com
2
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ساره
بقائی راوری
s.baghaee@ferdowsi.um.ac.ir
3
استادیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
حمید
روحانی
rouhani-h@um.ac.ir
4
استاد گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فعالیت قارچ کشی اسانس چند گیاه دارویی علیه قارچ عامل پژمردگی آوندی گوجه فرنگی
پژمردگی فوزاریومی گوجهفرنگی با عامل،Fusarium oxysporum f. sp. lycopersici ، یک بیماری مهم گوجهفرنگی در ایران و جهان است. برای کنترل آن از سموم قارچکش استفاده میشود که علاوه بر بروز مقاومت بیمارگر، تهدیدی برای سلامت مصرفکننده و محیط زیست بهشمارمیرود. مواد ضد قارچی با منشأ گیاهی میتوانند بازدارندةرشد قارچ و ایمن باشند. هدف این تحقیق بررسی اثر بازدارندگی اسانسهای گیاهان دارویی بر رشد قارچ بیمارگر است. در این تحقیق به روش تقطیر با آب، اسانس دهگیاه دارویی و معطر استخراج و اثر بازدارندگی از رشد آنها در سه غلظت 50، 100 و 200 میکرولیتر بر قارچ بیمارگر از طریق انتشار از کاغذ صافی روی محیط کشت آگار آزمایش شد. بعد از تیمار اسانسها بر محیط کشت قارچ، نمونههای تیمارشده درون انکوباتور در دمای بیست و شش درجةسانتیگراد به مدت یک هفته قرار داده شدند و آنگاه قطر هالةرشد قارچ اندازهگیری شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی،دهاسانس گیاهی در سه غلظت،با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد غلظتهای مختلف اسانس تأثیرمعنیدار بر رشد قارچ نداشت، ولی از مجموع دهاسانس گیاهی، دو اسانس مرزه و اکالیپتوس به ترتیب با 5/89 و 7/30 درصد بیشترین بازدارندگی و در مقابل دو گیاه سداب و کلپوره کمترین بازدارندگی از رشد قارچ را نسبت به شاهد (ان ـ هگزان) نشان دادند(p≤0.05). بهطور کلی اسانس مرزه در هر سه غلظت بهکاررفته بیشترین تأثیر بازدارندگی را بروز داد.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_35504_ee546262ac89ee754521eb15c84bd127.pdf
2013-03-21
27
33
10.22059/jbioc.2013.35504
اسانس
فعالیت ضد قارچی
قارچ پژمردگی آوندی گوجهفرنگی
مرزه
محمد امین
کهن مو
kohanmoo@pgu.ac.ir
1
استادیار گروه اصلاح نباتات، دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
LEAD_AUTHOR
فاطمه
جمالی
jamali@pgu.ac.ir
2
استادیار گروه اصلاح نباتات، دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر نماتود بیمارگر حشرات Heterorhabditis bacteriophora Poinar, 1975 روی جمعیت بومی گوشخیزک معمولی Forficula auricularia L.
در این مطالعه، تأثیر نماتد بیمارگر حشرات HeterorhabditisbacteriophoraPoinar, 1975 روی گوشخیزک معمولیForficulaauriculariaL. در غلظتهای 100، 250، 500، 1000، 1500، 2000 و 3000 لارو عفونتزای نماتد در یک میلیلیتر آب مقطر در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. در پایان آزمایش، اثرات زمان (F1, 91=4.22, P<0.05) و غلظت (F6, 91=14.9, P<0.01) بهتنهایی در مرگ و میر گوشخیزک معنیدار بود؛ ولی اثرات متقابل بین این دو عامل معنیدار نبود (F6, 91=1.16, P=0.33). همچنین، اثر بلوک در مرگ و میر گوشخیزک معنیدار نبود (F7, 91=0.94, P=0.49). بیشترین مرگ و میر ایجادشده مربوط به غلظت 3000 لارو عفونتزای نماتد در یک میلیلیتر آب مقطر، چهل و هشت سـاعت پس از شـروع آزمـایش بود.همچنین، به منظور اندازهگیری توان تولیدمثلی نماتد در بدن گوشخیزک، از غلظت پانصد لارو عفونتزا H. bacteriophora در یک میلیلیتر آب مقطـر استفـاده شد که متوسط میـزان تولیدمثل برابر با 5/599 لارو عفونتزا به ازای هر میلیگرم وزن بدن گوشخیزک بـود. هدف این مطالعـه شناسایی امکـان بیماریزایی نماتـد بیمارگـر حشـرات، H..bacteriophora روی گوشخیزک معمولی بود که نتایج حاصله مؤید این امر است.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_35505_6e59a656d22095324f325c4d07728396.pdf
2013-03-21
35
41
10.22059/jbioc.2013.35505
بیماریزایی
بیماریشناسی حشره
تکثیر
مونا
کردستانی
monakordestani@yahoo.com
1
کارشناسی ارشد گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
جواد
کریمی
jkb@um.ac.ir
2
استادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
LEAD_AUTHOR
مهدی
مدرس اول
modarresawal@yahoo.com
3
استاد گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
مهناز
حسنی کاخکی
mahnaz_hk64@yahoo.com
4
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
مجتبی
حسینی
m.hosseini@um.ac.ir
5
استادیار گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر قارچ بیمارگر حشرات، Beauveria bassiana بر واکنش تابعی و تولیدمثل زنبور پارازیتویید Aphidius matricariae Haliday (Hym.: Braconidae)
در این تحقیق، اثر قارچ بیمارگر Beauveria bassiana (Ascomycota, Hypocreales) بر واکنش تابعی (در شرایط آزمایشگاهی) و وضعیت تولیدمثلی (در شرایط نیمهطبیعی) زنبور پارازیتوییدAphidius matricariae Haliday (Hym.:Aphidiidae) روی پورههای سن سوم شتة سبز هلو، (Sulzer) (Hem.:Aphididae) Myzus persicae، روی گیاه بادمجانبررسی شد. تجزیة دادههای تعداد شتههای پارازیتهشده در تراکمهای مختلف شامل 2، 4، 8، 16، 32، 64 نشان داد که واکنش تابعی زنبور از نوع سوم است. بیشترین کارایی زنبور پارازیتویید A. matricariae در پارازیتهکردن شتة سبز هلو در زمان نبود قارچ B. bassiana مشاهده شد. در این حالت مقدار b و Thبه ترتیب h-1 0044/0 و h 430/0 بود. مرحلة آلودگی قبلی شتة سبز هلو، بر تعداد مومیایی تولیدشده و مرگومیر شته بر اثر آلودگی به اسپور قارچ پس از 16 روز اثر معنادار داشت. بهطوری که، میانگین تعداد مومیاییهای بهدستآمده از شاهد و پارازیتهشده با زنبور A. matricariae در 24 و 72 ساعت پس از آلودگی شتهها با قارچ به ترتیب برابر با 86/2±33/14، 13/2±66/10 و 33/1±66/6 بود. این نتایج نشان داد که زمانبندی نسبی بین پدیدة پارازیتیسم و آلودگی قارچی عامل تعیینکنندهای در نتیجة نهایی رقابت است.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_36553_bd32a825e93b2ae65c5edd92a032c6bd.pdf
2013-03-21
43
52
10.22059/jbioc.2013.36553
برهمکنش
دز زیر کشندگی
دشمنان طبیعی
کنترل بیولوژیک
مریم
راشکی
ma_rashkigh@yahoo.com
1
گروه اکولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان
LEAD_AUTHOR
عزیز
خرازی پاکدل
pakdel@ut.ac.ir
2
گروه گیاهپزشکی، دانشکدة علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
حسین
اللهیاری
hallahyari@gmail.com
3
گروه گیاهپزشکی، دانشکدة علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
اصغر
شیروانی
shirvanias@yahoo.com
4
گروه گیاهپزشکی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان
AUTHOR
الهام
رضوان نژاد
rezvannejad2002@yahoo.com
5
گروه بیوتکنولوژی، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان
AUTHOR
ژاک
فن آلفن
jacques.vanalphen@gmail.com
6
پژوهشگاه تنوع زیستی و دینامیک اکوسیستم، دانشگاه آمستردام، هلند
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
یادگیری و دوام حافظة زنبورTrichogramma brassicae )Hym.: Trichogarmmatidae) آلوده به باکتری Wolbachia
توانایی یادگیری و بهخاطرسپردن نشانههای مرتبط با حضور شکار یا میزبان از عوامل مؤثر در افزایش کارایی و قدرت جست و جوگری دشمنان طبیعی همچون پارازیتوییدهای تخم از جمله زنبورهای Trichogramma در طبیعت است. زنبور Trichogramma brassicae در ایران گونة غالب در بین گونههای مختلف جنس Trichogramma است و بیشترین گسترش را در مناطق مختلف ایران دارد. در حال حاضر، این گونه پرکاربردترین پارازیتویید تخم در برنامههای کنترل بیولوژیک ایران است. زنبورهای آلوده به باکتری Wolbachia بدون جفتگیری تولید نتاج ماده میکنند، زیرا این باکتری یک همزیست درون سلولی و عامل القاکنندۀ بکرمادهزایی در زنبورهای تریکوگراما است. به منظور بررسی مطالعة توانایی یادگیری بویایی زنبور T. brassiace آلوده به باکتری Wolbachia نسبت به 2 رایحة بویایی نعناع و لیمو در شرایط شرایط کنترلشدة آزمایشگاهیبا استفاده از تونل باد انجام شد. نتایج بهدستآمده نشان میدهند که بعد از شرطیکردن زنبورهای ماده، بین پاسخهای بویایی آنها با نشانههای بویایی غیرشرطی تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین، دوام حافظة زنبورهای ماده تا 12 ساعت بعد از شرطیشدن و در غیاب تجربه برخورد با نشانه فراگرفتهشده ادامه مییابد. شناخت توانایی یادگیری بویایی در دشمنان طبیعی از جمله زنبور T. brassicae میتواند باعث افزایش کارایی آنها در برنامههای کاربردی کنترل بیولوژیک شود.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_50115_bd925f8a4a8a153d438340385a3167d2.pdf
2013-03-21
53
63
10.22059/jbioc.2013.50115
تجربه
دوام حافظه
قدرت جستوجوگری
کارایی
حسین
کیشانی فراهانی
1
دانشجوی دکتری حشرهشناسی گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
احمد
عاشوری
ashouri@ut.ac.ir
2
استاد بخش حشره شناسی گروه گیاه پزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
سید حسین
گلدانساز
3
دانشیار بخش حشرهشناسی گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
مارتین
شاپیرو
4
دانشیار بخش رفتارشناسی دانشگاه کالیفرنیا
AUTHOR
اکبر
گلشنی
5
دانشجوی کارشناسی گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
پوریا
آبرون
6
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکنش تابعی حشرات کامل نر و مادۀ کفشدوزکHippodamiavariegataGoeze(Col.: Coccinellidae) روی شتة سبز هلو
واکنش تابعی بهدلیل توصیف نرخ شکار یک شکارگر در تراکمهای مختلف شکار و تعیین کارایی شکارگر در تنظیم جمعیت شکار حائز اهمیت است. کفشدوزک Hippodamiavariegataیکی از شکارگران مهم شتهها در ایران است که در این پژوهش واکنش تابعی حشرات کامل نر و مادۀ آن روی تراکمهای مختلف شتة سبز هلو در شرایط آزمایشگاهی (دمای 1± 25 درجة سلسیوس، رطوبت 10±70 درصد و دورة نوری 16:8 L:D) در گیاه کلزا ((Brassica napus L. رقم RGS003 مطالعه شد. به این منظور و برای افزایش دقت از پورة همسن شته در آزمایشها استفاده شد. آزمایشها درون ظروف پتری و روی برگ کلزا به مدت 24 ساعت با 15 تا 20 تکرار انجام شد. براساس آزمایشهای مقدماتی برای حشرات کامل ماده 2، 4، 8، 16، 32، 64، 80، 128 و برای حشرات کامل نر 2، 4، 8، 16، 32، 45، 70 شته در نظر گرفته شد. واکنش تابعی کفشدوزکهای نر و ماده با مدل نوع دوم مطابقت داشت. برای تعیین پارامترهای قدرت جستوجوگری (a) و زمان دستیابی (Th) از معادلة راجرز استفاده شد. مقادیر قدرت جستوجوگری و زمان دستیابی بهترتیب برای حشرات کامل نر 167/0 بر ساعت و 333/0 ساعت و حشرات کامل ماده 135/0 بر ساعت و 193/0 ساعت بهدست آمد. با مقایسة واکنش تابعی حشرات کامل نر و ماده با استفاده از معادله ترکیبی، مشاهده شد که تفاوت معنیداری در میزان نرخ حمله وجود ندارد، اما تفاوت معنیداری در مقدار زمان دستیابی آنها مشاهده شد. بنابراین، میتوان پیشگویی کرد که توانایی کفشدوزکهای ماده در کنترل شتة سبز هلو بیشتر از نرها است.
https://jbiocontrol.ut.ac.ir/article_50116_b29290144e1c89fad060481bf26884a5.pdf
2013-03-21
65
70
10.22059/jbioc.2013.50116
کلزا
واکنش تابعی
Hippodamiavariegata
Myzuspersicae
خاطره
حسن خانی
khatere_hasankhani@yahoo.com
1
دانشجوی کارشناسی ارشد حشره شناسی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
AUTHOR
حسین
اللهیاری
allahyar@ut.ac.ir
2
دانشیار گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج
LEAD_AUTHOR